نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 114
خوك را ببينيد آنگاه از خدا بخواهيد كه شما را نجات دهد.
بعضىها تا در بند قدرت و رياست و مال دنيايى هستند، ياد خدا نيستند امّا وقتى بلا و گرفتارى به آنها روى مىآورد، خدا خدا مىكنند. آيا اين خدا گفتن موضوعيت دارد؟ بعد مىگويند: خدايا چرا هرچه ناله مىكنيم، جواب نمىدهى؟ اين است كه خداوند حق دارد بگويد كه چرا حالا دارى ناله مىكنى؟ پس ديروز كجا بودى؟ ديروز كه اين گرفتارى را نداشتى، كجا بودى؟ وقتى در قدرت و ناز بودى چرا به ياد خدا نبودى؟ اينجاست كه بعضى از دعاها مستجاب نمىشود و علت عدم استجابت هم اين است كه انسان چوب رفتار و كردار خود را مىخورد.
به هر حال دورى از خدا بدبختى مىآورد. بايد به خدا روى آورد و نزديك شد.
روحانيت كه هادى مردم هستند، خود بايد الگو و نمونه باشند. بايد راه و روش بزرگان را كه داراى معنويت بودند، ادامه دهيم. در قديم از سر و روى روحانيت معنويت مىباريد، اما امروز... مرحوم اردبيلى رَحمَهُالله وقتى به كربلا مىآمد نماز را جمع مىخواند. از ايشان سؤال كردند كه چرا جمع مىخوانيد؟ نماز مسافر كه شكسته است. ايشان فرمود: مىترسم آمدن من از نجف به كربلا حرام باشد، چون زيارت مستحب است و درس خواندن واجب و من مىترسم كه سفر حرامى را مرتكب شده باشم.
ـ
نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 114