نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 224
از جاهل و دانا و فقير و ثروتمند مىباشد.
ما چقدر تواضع داريم؟ چقدر به ديگران و محبين اهلبيت احترام مىگذاريم؟ اى عزيزان روحانى! در دوران جوانى خود را اصلاح كنيد كه در دوران پيرى و زمانيكه رئيس القوم مىشويد، نخواهيد توانست. آنروز ديگر انتظار نصيحت نداريد و واعظ منبرى را هم قبول نداريد. خدا رحمت كند مرحوم آية الله حكيم رَحمَهُالله را، با اينكه مرجع تقليد بود و در دنيا مشهور بود، مىآمد و پاى منبر آقاى حاج شيخ عبدالحسين واعظ زاده در مدرسه آية الله بروجردى رَحمَهُالله مىنشست. ديدم حاج عبدالحسين در منبر گفت: آقاى سيد محسن حكيم حواست را جمع كن اى مرجع! فرداى قيامت بايد جواب دهى. من ناراحت شدم كه چرا با ساحت يك مرجع بزرگ اينگونه سخن مىگويد. نگاه كردم ديدم كه آقاى حكيم دارد گريه مىكند. از قضيه خبر نداشتم با يكى از آقايان صحبت كردم و جريان را پرسيدم. او گفت: آقاى حكيم از ايشان خواسته وقتى منبر رفتى و من پاى منبرت بودم رسماً نام مرا ببر تا حواسم جمع باشد.
برادران عزيز سالهاست كه در لباس روحانيت هستيد، سر سفرهء امام زمان ارواحنا فداه نشسته و نان او را خوردهايد، حواستان جمع باشد كه بايد روزى جواب بدهيد.
{a وَ ذِكْرُ اللهِ تَعالى عَلى كُلِّ حالٍ.a}
نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 224