نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 255
من كمتر روايتى ديدم كه دربارهء موضوع قهر اينطور تأكيد كرده باشد، اين مسأله آنقدر مهم است كه آنرا تكرار فرموده است.
بعضى فكر مىكنند كار خوبى است و سريعاً قهر مىكنند و توجه ندارند كه از نظر اسلام خيلى مذموم است.
باز حضرت فرمود اى اباذر! ترا از چنين كارى نهى مىكنم و اگر مجبور شدى كه قهر كنى مواظب باش به سه روز نرسد و نگذار سه روز كامل شود كه هر كس در اين سه روز بميرد آتش جهنم به او سزاوارتر است.
خداوند دوست دارد بين ما محبت و دوستى باشد. اما مردم اينگونهاند كه به اندك چيزى قهر مىكنند.
شخصى آمد خدمت آسيد ملا اسماعيل صدر رَحمَهُالله كه از علماء بزرگ و صاحب كتاب{a «تاسيس الشيعه»a} بود و در صحن مقدس حضرت ابى عبدالله نماز مىخواند. عرض كرد: كمك كنيد. آقا فرمود: فعلاً پول همراه من نيست تا آقا اين را فرمود، آن شخص به صورت آقا سيلى زد و به رويش آب دهان پرت كرد. آنگاه آسيد ملا اسماعيل براى آنكه آن فرد ناراحت نشود از جاى خود بلند شد و دامن خود را باز كرد و فرمود هر كس ريش آقاى صدر را دوست دارد به اين آقا كمك كند و خودش پول جمع كرد. كسى كه كارش براى خداست و بر نفس خود مسلط شد، اين اثر را دارد. در روايت آمده است اگر دو نفر با هم قهر بودند هريك زودتر رفت و
ـ
نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 255