نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 273
كسانى كه مردم روى آنها حسابى باز نمىكنند و به آنها اعتنا نمىكنند، لكن در پيشگاه خدا مقرّب هستند. در زمان امام سجّاد (ع) عبد سياهى بود كه دعا كرد و خدا از بركت دعاى او باران رحمتش را نازل كرد و بعد آمدند او را از حضرت سجاد (ع) خريدند. اگر با خدا ارتباط داشته باشيم در پيشگاهش آبرو داريم و اگر با آن آبرو دست به سوى او دراز كنيم، ما را نااميد نمىكند. بعضى مىدانند كه دست خود را به سوى چه كسى دراز كنند. كارشان طبق رضاى حضرت حق است و قدم از قدم برنمىدارند مگر آنكه رضاى حق را بجويند؛ آرى اينها اهل بهشتند.
98 - هديهء ابوذر
وَ قالَ اَبُوذَرْ رَحِمَهُ اللهُ دَخَلْتُ يوْماً عَلى رَسُولِ اللهِ (ص) وَ هُوَ فِى الْمَسْجِدِ جالِسٌ وَحْدَهُ فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَتَهُ.
ابوذر مىگويد: روزى پيغمبر خدا (ص) در مسجد تنها نشسته بودند. من فرصت را غنيمت شمردم و خدمت ايشان رسيدم.
مثل اين كه مىخواست ساعتى با پيغمبر (ص) تنها باشد تا از ايشان روايتى به عنوان يادگارى داشته باشد.
فَقالَ يا اَباذَرْ اِنَّ لِلْمَسْجِدِ تَحِيَّةً.
حضرت فرمودند: براى مسجد تحيت است.
نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 273