{/الَّذينَ كَفَرُوا مَأْويكُمُ النّارُ هِي مَوْليكُمْ وَ بِئْسَ المَصير»[1]/}منافقان به كسانى كه ايمان دارند مى گويند به ما نگاه كنيد تا از شما استفاده كنيم معلوم مى شود وجه اهل ايمان نورانى است و آنها مىخواهند كه مؤمنين به آنها توجهى كنند تا نورشان به طرف آنها برود.آيا مىدانيد كه چرا به اين روز سياه افتادند چون اين ها گول خوردند.با اين كه خداوند پيغمبر و امام فرستاده اما چرا انسان در دنيا حواسش جمع نباشد كه در آخرت بخواهد از نور ديگران استفاده كند نور خود را از بين ببرد و محتاج در خانه ديگران باشد.از خدا دست بكشى و بروى در خانه بيگانه و از او تقاضا كنى.در تاريخ نقل شده يك نفر عابد چند مدتى گرسنگى كشيد و خداوند به او چيزى نداد به در خانه گبرى آتش پرست رفت و از او سه قرص نان گرفت.از قضا سگى به دنبال او افتاد و عابد يك قرص نان به او داد باز سگ به دنبال او آمد و عابد قطعه دومى نان را داد تا اين كه سگ قرص نان سومى را هم گرفت آن گاه عابد به سگ گفت اى بى شرم و حيا من سه قرص نان بيشتر نگرفتم نرفتى تا نان سوم را هم گرفتى ناگاه حيوان باذن پروردگار عالم به سخن آمد و گفت من بى حيا هستم يا تو؟من سالهاست در خانه اين گبر هستم.به من چيزى بدهد يا ندهد به استخوانى اكتفا مىكنم و به جاى ديگرى نمى روم اما تو چند صباحى خدايت به تو چيزى نداد،او را رها كردى آمدى در خانه كسى كه خدا را قبول ندارد آيا من بى حيا هستم يا تو.