نام کتاب : BOK35206 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 550
5 - عدم توانايى مقاربت جنسى بطور كامل
6 - بروز زخم سر به علّت عدم توانايى حركت كه منجر به عمل جراحّى شده است (زخمى كه بر اثر بسترى شدن طولانى و عدم تحرّك حادث شده است)
سئوال خاصّ اينجانب اين است كه با توجّه به نظريه پزشك قانونى كه تمام عوارض شمرده شده بر اثر قطع نخاع مىباشد آيا يك ديه كامل بايد پرداخت گردد يا ديات متعدّد بر حسب موارد كه بر اثر يك ضربه واحد پديد آمده بايد پرداخت گردد؟
{aج 5 - اگر از كارافتادگى اعضاء مستند به قطع نخاع باشد ديات تكرار مىشود و هر چه كه ديه معيّن دارد، همان بايد پرداخت شود و هر جا كه ديه معيّن ندارد حكومت است.a}
س 6 - با اينكه در نظرات فقهى فقهاء ديه مجموع چهار پلك دو چشم ديه كامل ذكر شده و بين پلكهاى بالا و پائين فرق قائلند به اين صورت كه ثلث ديه كامل را براى پلكهاى بالا و براى پلكهاى پائين نصف ديه كامل را قرار دادهاند، بفرمائيد:
اوّلاً: با توجّه به امكانات جرّاحى امروزى در چشم پزشكى و جرّاحى ترميمى مىتوان گفت كه تقريباً هميشه امكان ترميم پلكها وجود دارد آيا با اين وجود نيز ديه كامل دارد يا درصد تعيينى خبره در ترميم و عدم ترميم در تعيين ديه مؤثر است تكليف چيست؟
ثانياً: از نظر ارزش عضوى و نحوه درمان بين پلكهاى بالا و پائين اختلاف محسوسى با توجّه به پيشرفت علم پزشكى مشاهده نمىشود آيا اختلاف ديه منصوص است بايد اطاعت كنيم يا امكان تغيير بر مبناى نظريه پزشكى و خبرگان وجود دارد؟
ثالثاً: در صورتى كه پلكهاى بالا ثلث ديه داشته باشند و پلكهاى پائين نصف ديه كامل تكليف ثلث باقيمانده چه مىشود؟
{aج 6 - اوّلاً: ديه در حقيقت نوعى مجازات است و ربطى به امكان ترميم و عدم آن ندارد و لذا با احراز جنايت، جانى ديه را بدهكار است و لو آنكه كاملاً عضو ترميم شود البته در بعضى از موارد كه شرع ترميم و عدم آن را در نظر گرفته، ديه تغييراتى دارد.
ثانياً: در اين موردى كه ذكر شده اقوال ديگرى هم وجود دارد كه منشاء اين اختلاف، وجود نصوص مختلفه است كه بهترين راه تصالح است.
ثالثاً: با فرض قبول اين قول فقط جانى ثلث و نصف ديه كامله را بدهكار است وa} ـ
نام کتاب : BOK35206 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 550