نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : سراج، رضا جلد : 1 صفحه : 566
در حاليكه ذليل باشد ديدگانشان (سر در پيش افكنده و شرمندهاند) فرو گيرد آنها را خوارى و حقا خوانده مىشدند به سجده كردن در حاليكه ايشان تندرست بودند (43) پس واگذار مرا با آنانكه تكذيب مىكنند اين حديث (قرآن) را بزودى بتدريج بگيريمشان از آنجا كه ندانند (44) و مهلت مىدهيم ايشان را (تا مدتى معين) زيرا عقوبت من استوار است (45) آيا مىخواهى از كافران مزدى و ايشان از غرامت آن گرانبارند (46) آيا نزد ايشان است غيب (لوح محفوظ) و ايشان مىنويسند (از آنجا آنچه حكم مىكنند) (47) پس صبر كن براى حكم پروردگار خود و نباش مانند صاحب ماهى (يونس) آن دم كه خواند (خداى را) و او از اندوه پر بود (48) و اگر نه آن بود كه دريافت يونس را رحمتى از پروردگارش بىگمان افكنده مىشد به صحرا و او نكوهيده بود (49) پس برگزيدش پروردگارش (به نبوت و رسالت) و گردانيد يونس را از شايستگان (50) و البته نزديك بود آنانكه نگرويدند بلغزانند (و هلاك كنند) ترا با ديدگان خويش آن دم كه شنيدند قرآن را (كه مىخواندى) و مىگفتند كه وى ديوانه است (51) و حال آنكه نيست قرآن مگر پندى براى جهانيان (52) 69- سورة الحاقة بنام خداى بخشاينده مهربان الحاقه (يكى از نامهاى قيامت است) (1) چيست آن قيامت (2) و چه چيز دانا كرد ترا كه چه چيز است قيامت (3) تكذيب كردند قبيله ثمود و عاد كوبنده (قيامت) را (4) و اما قبيله ثمود (قوم صالح) بخاطر طغيان نابود شدند (5) و اما قبيله عاد (قوم هود) نابود شدند به بادى سرد (يا تند وزنده) سركش (6) مسلط كرد خدا آن باد را بر قوم عاد هفت شب و هشت روز پى در پى و (اگر بودى) مىديدى آن گروه را در آن اوقات كه بيهوش (مرده) افتادهاند گويا آنان تنههاى درخت خرماى پوسيدهاند (7) پس آيا مىبينى از عاديان هيچ كسى باقيمانده (8)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : سراج، رضا جلد : 1 صفحه : 566