نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 422
«ایرین» ـ که وصی پسرش، کنستانتین ششم بود ـ وحشت زده شد. «ایرین» درخواست صلح نمود و جنگ در ازای پرداخت مال زیاد و صلح و ترک مخاصمه ای که مدت آن سه سال باشد، به پایان رسید.
زمانی که هارون الرشید به خلافت رسید، در سال 178 ق یزید را به جنگ با ولید بن طریف شیبانی، بزرگ و رهبر خوارج آن زمان فرستاد. یزید به جنگ با ولید پرداخت و او را به قتل رساند. طریف نیز از قبیله وائل بود و هر دو پسر عمو در جنگیدن چون شیر بیشه بودند.
یزید، در سال 171 ق به حکومت آذربایجان و ارمنستان رسید و در سال 181 ق مجدداً در منصبش ابقا شد. جانشین او در حکومت ارمنستان، پسرش اسد شیبانی بود.
وی از سخاوت مندان بود. مسلم بن ولید از او مقداری هزینه برای تأمین زندگی خود و عیالش تقاضا کرد، یزید نیز، برای او مقرّرئی قرار داد که هر سال برایش می فرستاد. وقتی که یزید درگذشت، مسلم با قصیده ای غرّا به مرثیه او پرداخت.
«ای آن که خبر مرگ «یزید بن مزید» را می آوری; خوب تحقیق کن آیا واقعاً یزید جان باخته.
آیا می دانی خبر مرگ چه کسی را می دهی; چطور توانستی این خبر را اعلان کنی؟ آخر چگونه لبانت برای ذکر این خبر از هم گشوده شد؟
مگر آن که از دست رفته کسی جز حامی عزت و عظمت اسلام بود; پس چرا زمین، ساکنانش را در خود فرو نمی برد؟
خوب بنگر و ببین چگونه از این خبر دردناک، ارکان اسلام به لرزه درآمده و کودک خردسال به یکباره پیر گشته؟
خوب دقت کن و ببین آیا از این مصیبت بزرگ; شمشیرهای بنی نزار به غلاف و زین اسب ها بر زمین نهاده نشده؟
آیا باز هم ابرهای پرباران زمین را با آبشان سیراب می کنند; و آیا پس از مرگ «یزید» باز هم کشت و زرع به سبزه می نشیند؟
آیا قبیله نزار از مرگ این مرد بزرگ، متزلزل و ویران نگشته؟ ; آری! بنگر که کار بنی نزار از هم پاشیده و عزت و عظمتشان فرو ریخته است.
آن گاه که در قبر نهاده شد، مجد و عظمت و تبار اصیل نیز با او مدفون گردید.
به خدا سوگند! چشمان من از باریدن بر تو باز نمی ایستند ; و پیوسته بر فراق تو می گریند.
سزاوار است که حوزه اسلام بر تو گریه و مویه کند; چرا که با مرگ تو، انسجام و پیوند آن از هم گسست، درست هم چون ستون بنایی عظیم که فرو ریزد.
آن شاعری که روزگار، جز اندکی از شعر برایش وا نگذاشته نیز باید بگرید; چون شاه بیت قصیده اش از کف رفته است.
درست است که یزید جان باخت، اما این سرنوشت هر انسان است; در واقع همه یا شکار مرگند و یا مرگ در تعقیب آنان است تا ایشان را به کام خود فرو کشد».
یزید در شهر «بردعه» (از شهرهای آذربایجان) درگذشت.[1]
پی نوشت ها
[1] . سه شنبه اول محرم سال 185 = بیستم ژانویه سال 801 ; شنبه 22 ذی الحجه سال 185 = اول ژانویه سال 802 .
[ 2 ] . تاریخ بغداد، ج 6، ص 81 .
[ 3 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 244 ; وفیات الاعیان، ج 6، ص 327 ; تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 169 ; تاریخ بغداد، ج 14، ص 334 ; فتوح البلدان، ص 296، 564 و 565 ; المعارف، ص 413 ; ابن خلدون، ج 3، ص 360 ; الأغانی، ج 19، ص 30 به بعد.
سال 186 ق = 802ـ 803 م
رویدادها
* هارون الرشید به همراه دولتمردان به حج رفت و عهدنامه ای مبنی بر تقسیم کشور بین فرزندانش (امین، مأمون و مؤتمن) نوشت و از مردم، برای آنان بیعت جدیدی گرفت. وی آن را در کعبه آویخت و اموال بسیاری را بین ساکنان مدینه و مکه تقسیم کرد.
* حکومت سلیمان بن جعفر بن سلیمان عباسی بر مکه.
* مردم ]مغرب[ با ادریس دوم در ده سالگی به عنوان جانشین پدرش بیعت کردند.
وقایع نظامی
شورش ها
* خراسان: علی بن عیسی بن ماهان، حاکم خراسان به جنگ با ابوالخصیب، وهیب بن عبدالله نسائی پرداخت و بر او غلبه یافته، او رابه قتل رساند.
* اندلس: سرکوبی شورش بهلول بن مرزوق در «سرقوسه» و «وشقه».
درگذشتگان
* ابوالخصیب.
* سلم خاسر.
* عباس هاشمی.
* مغیرة بن عبدالرحمان.
* یقطین بن موسی.
ابوالخصیب
ابوالخصیب، وهیب بن عبدالله نسائی ـ منسوب به شهر نسا در خراسان ـ انقلابی شجاع در سال186 ق علیه عیسی بن ماهان، حاکم خراسان به خاطر ظلم و بدسیرتی اش شورید و شهرهای «نسا»، «ابیورد» و «نیشابور» را تصرف کرد و «مرو» و بعضی دیگر از شهرهای
[ 1 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 244 ; وفیات الاعیان، ج 6، ص 327 ; تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 169 ; تاریخ بغداد، ج 14، ص 334 ; فتوح البلدان، ص 296، 564 و 565 ; المعارف، ص 413 ; ابن خلدون، ج 3، ص 360 ; الأغانی، ج 19، ص 30 به بعد.
[ 2 ] . دوشنبه اول محرم سال 186 = دهم ژانویه سال 802 ; جمعه 29 ذی القعده سال 186 = 29 دسامبر سال 802 .
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 422