نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 519
سال 240 ق = 854 ـ 855 م
رویدادها
* متوکل، یحیی بن اکثم را از پست قضاوت عزل و اموال او را مصادره می کند. سپس، جعفر بن عبدالواحد بن جعفر را به قاضی القضاتی می گمارد.
* تعدیل خراج شام و اردن و تجدید تعیین حدود و مساحت زمین های زراعی وخراج آن. او این اقدام را جهت آرام کردن کسانی انجام می دهد که علیه دولت عباسیان شوریده بودند.
* امیر محمد حاکم اندلس، سبک ساختمان مسجد جامع قرطبه را تجدید می کند و نقوش آن را به زیبایی تکمیل می کند.
* درگذشت ابوسعید، افلح بن عبدالوهاب حاکم دولت رستمیان که در پی او پسرش ابوالیقظان بن افلح به حکومت می رسد.
وقایع نظامی
شورش ها
* حمص: مردم حمص علیه کارگزار خود ابن مغیث موسی بن ابراهیم رافقی اعلان شورش می کنند. متوکل کارگزار جدیدی به نام محمد بن عبدون ـ که از کارگزار قبلی بی رحم تر بود ـ به آن دیار می فرستد و او می تواند، شورش همه مردم حمص را سرکوب کند.
* اندلس: مردم طلیطله علیه حاکم خود محمد بن عبدالرحمان شورش می کنند و با پادشاه «جلّیقه» و «باسک» هم پیمان می شوند. امیر محمد در راس سپاهی به سوی طلیطله رهسپار می شود و میان آنان و مردم نبرد شدیدی درمی گیرد. تعداد کشتگان این درگیری از مرز دوهزار نفر می گذرد. این جنگ با پیروزی امیر محمد و سرکوبی شورش به پایان می رسد.
درگذشتگان
* ابن ابی دؤاد.
* ابن ماسرجس.
* ابن معذّل.* ابوثور کلبی.
* ابوعمیثل.
* افلح بن عبدالوهاب اباضی.
* جعفر اسماعیلی.
* خلیفة بن خیاط.
* زینب حسینیه.
* سحنون.
ابن ابی دؤاد
ابوعبدالله، احمد بن ابی دؤاد فرج بن جریر بن مالک ایادی در جوانی همراه پدرش از قنّسرین به دمشق کوچ کرد و درآن جا بزرگ شد و آن گاه راهی عراق شد. برخی نیز گویند: او در بصره چشم به جهان گشود و همان جا به اصحاب و یاران واصل بن عطا پیوست و مکتب اعتزال را از آنان فرا گرفت. ابنابی دؤاد بعدها به دستگاه مأمون پیوست و در زمان او منصب قاضی القضاتی را عهده دار شد و از بزرگان حکومت مأمون بود. او در تمام امور دولتی مورد مشاوره مأمون قرار می گرفت. زمانی که معتصم درگذشت، واثق در کارهای خویش به وی مراجعه می کرد و تا دم مرگ از ابوعبدالله خشنود بود.
چون متوکل به خلافت رسید، ابنابی دؤاد به بیماری فلج مبتلا شد، به نحوی که او را از انجام هر کاری ناتوان کرد. از این رو، متوکل او را کنار زد و یحیی بن اکثم را در سمت قاضی القضات به جای او منصوب کرد. آن گاه متوکل دستور داد تا اموال ابنابی دؤاد را مصادره کنند. اما بعد با وی مصالحه شد که شانزده میلیون درهم) 1 (بپردازد و آزاد شود.
ابنابی دؤاد کسی بود که مسئله خلق قرآن را طرح کرد و مأمون، معتصم و واثق را بر آن داشت تا مردم را درمورد مسئله خلق قرآن بیازمایند. او بود که اعتزال را مذهب رسمی دولتی در تمام دوران حکومت مأمون، معتصم و واثق قرار داد. ابنابی دؤاد در بغداد و در هشتاد سالگی درگذشت.[2]
ابن ماسرجس
ابوعلی، حسن بن عیسی بن ماسرجس نیشابوری، از مسیحیانی بود که به دست عبدالله بن مبارک اسلام آورد. وی احادیث بسیاری از عبدالله بن مبارک و دیگران شنید و در علم حدیث چیرگی و مهارت یافت. او از راویان ثقه حدیث شمرده می شود.
زمانی که ابنماسرجس به بغداد آمد، در مجلسی به ذکر حدیث پرداخت، گویند در آن مجلس دوازده هزار دوات شمرده شد.[3]
ابن معذّل
ابوالقاسم، عبدالصمد بن معذّل بن غیلان بن حکم عبدی، از بنی عبدقیس بود. وی شاعری شیوا سخن و از شاعران دولت عباسیان بود که در بصره زاده و همان جا بزرگ شد. او هجوگو، بدزبان و به نیکویی مدح می کرد. از آن جمله می گوید:
«ای که در ناز و کرشمه بی مثالی، تو بر قلب ها حکومت و سلطنت داری.
هر خانه ای که تو در آن سکنی گزینی; نیازمند چراغ نخواهد بود.
آن زمان که مردم حجت ها می آورند; چهره زیبا و دوست داشتنی تو، حجّت موجّه خواهد بود.»[4]
ابوثور کلبیابوثور، ابراهیم بن خالد بن ابی الیمان کلبی، فقیه، مفتی بغداد و یکی از بزرگان محدثان که ملازم امام شافعی بود. او در بدو امر از پیروان مذهب عراقی بود که قائل به قیاس بودند و خود بر این اساس فتوا
[ 1 ] . سه شنبه اول محرم سال 240 = دوم ژوئیه سال 854 ; سه شنبه هفتم شعبان سال 240 = اول ژانویه سال 855 .
[2] . الاعلام زرکلی، ج 1، ص 120 ; وفیات الاعیان، ج 1، ص 81 ـ 91، 397 و 448 ; تاریخ بغداد، ج 1، ص 297 ; همان، ج 3، ص 141 ; العبر، ج 1، ص 431 ; تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 75 ; تکملة الفهرست، ص 3 ; البدایة والنهایه، ج10، ص 316 و 319 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «ابن ابی دؤاد».