نام کتاب : کتاب احکام و حقوق کودکان در اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 83
از بلوغ، قدرت بر آميزش و انزال است و کسي که پانزده سال نداشته باشد، اين توانايي را ندارد.[1]
3ـ در مورد اطفال استصحاب عدم بلوغ جاري است و رفع اين حالت نياز به دليل و اطمينان دارد و دليل روشني غير از اتمام پانزده سال وجود ندارد. بنابراين پانزده سال، حدّ بلوغ است.[2]
4ـ قبل از پانزده سالگي، اصل برائت از تکليف جاري است.[3]
5ـ قويترين دليل در اين باره، رواياتي در حدّ استفاضه ميباشد. بعضي از آنها در توضيح علامت اوّل و دوّم ذکر گرديد، مانند روايت حمران از امام باقر(عليه السلام)، که پانزده سالگي را سن بلوغ در پسران ميداند.[4]
همچنين در روايت صحيح، معاوية بن وهب ميگويد: از امام صادق(عليه السلام) سؤال کردم، در چه سنّي کودک را به انجام نماز ترغيب و در ترک آن تأديب مينمايند؟ فرمودند: بين سالهاي هفت تا نه سال. سؤال نمودم و در چه سالي براي روزه؟ فقال: «فِيمَا بَينَ خَمسَ عَشَرةَ او اَربَعَ عَشرةَ»[5]. بين سالهاي چهارده و پانزده سالگي.
يکي از فقها در نحوهي استدلال به اين روايت ميگويد: (قبل از سنين چهارده و پانزده سالگي، وقت وادارنمودن کودک به تمرين براي انجام نماز و روزه و تأديب او در ترک آنها بيان شده است، چنانکه از سياق عبارت و ترديد بين دو عدد چهارده و پانزده، همين معني استفاده ميشود، و مقتضاي عبارت، مؤيد اين معني است که بلوغ در يکي از اين دو سن تحقّق مييابد. ليکن در عدد اقّل، يعني چهارده سال، ممتنع است. زيرا در اين صورت زمان متوسط بين چهارده و پانزده، تمرين محسوب نميگردد و لازمهي ترديد اين است که بايد اينگونه باشد. بنابراين حدّ بلوغ، عدد