نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 131
حسابى باز نكردهاند. به حضرت سلمان (ع) گفتند: ريش تو مانند دم سگ مىماند. حضرت ناراحت نشد و فرمود: دم سگ از ريشى كه نتواند صاحبش را از پل صراط بگذراند به مراتب بهتر است. شخصيت، به ريش و كفش زرد و نعلين به پا كردن نيست. پس حواس انسان بايد جمع باشد كه دنيا او را گول نزند. انسان بايد به على (ع) اقتدا كند او كه غرق در ياد خدا بود و خود را فراموش كرده بود.
يا اَباذَرْ! لا تُصيبُ حَقيقَةَ الْايمانِ حَتّى تَرَى النّاسَ كُلَّهُمْ حَمْقى فى دينِهِمْ عُقَلاءَ فى دُنْياهُمْ.
اى اباذر! به حقيقت ايمان نمىرسى مگر اينكه مردم را در دينشان لاابالى و بىتوجه و در دنيايشان بسيار عاقل ببينى.
در اينجا حضرت مىخواهد بفرمايد كه: اى ابوذر! اينطور نباشد كه دينت را از مردم بگيرى و ببينى مردم در چه حالاتى دين دارند و تو هم آنگونه باشى، فكر نكن كه مردم دين كامل دارند و تو هم مثل آنان باشى پس انسان بايد خودش را بررسى كند و فكر كند كه چه بايد انجام دهد. تصور تو بايد اين باشد كه مردم به دينشان هيچ اهميتى نميدهند، پس بايد راهت را خودت انتخاب كنى.
يا اَباذَرْ! حاسِبْ نَفْسَكَ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبَ فَهُوَ اَهْوَنُ لِحِسابِكَ غَداً.
اى اباذر! به حساب خودت رسيدگى كن قبل از آنكه به
نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 131