responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 211
به هم نخورد و خبر ندارند كه از ديگران ديرتر به هوش مى‌آيند و فكر مى‌كنند كه جعفر آنها را به اين حال انداخته و لكن نمى‌داند كه خداى جعفر است كه دلها و دل ايشان را منقلب مى‌كند. جعفر كيست؟ وقتى اينطور شد ما خيلى متأثر شديم و خجالت كشيديم. دست آقا را بوسيديم و عذرخواهى كرديم كه ما را ببخش ايشان فرمود: خواستم تذكر دهم كه اين موارد حقيقت‌هايى است كه خداوند باعث مى‌شود. مرحوم حاج شيخ عبدالكريم فرمود: يكى از بزرگان نقل كرد كه مرحوم حاج شيخ جعفر در يك ماه رمضان در صحن كاظمين منبر رفتند. آن سال، سال آخر عمر ايشان بود از روز اول ماه مبارك رمضان فرمودند: مطلبى دارم كه انشاءالله اگر عمر باقى باشد در آخرين منبر آنرا خواهم گفت اين حرف را هر روز تكرار مى‌كرد در روز آخر جمعيت بسيارى زيادى پاى منبر ايشان حاضر شدند. مردم فكر ميكردند كه حاج شيخ جعفر چه خواهد گفت. آقا بالاى منبر تشريف بردند و فرمودند: امروز موقع آن است كه آن مطلب را به شما بگويم. اى مردم! آيا مى‌دانيد كه در قرآن آيه‌اى است كه خداوند فرمود: {/وَ اُعْبُدُوا اَللََّهَ وَ لاََ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً[1]/} فقط خدا را پرستش كنيد و براى خدا شريك قائل نشويد. و در احاديث و

[1] - نساء/ 36.P

نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 211
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست