responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 242
حلال خواهى خدمت ايشان برسد، شخصى را واسطه كرد برود خدمت حاج شيخ عبدالكريم و برايش حلاليت بطلبد. آن شخص واسطه خدمت آقا رسيد و گفت: من از طرف شخصى آمده‌ام كه غيبت شما را كرده و خجالت مى‌كشد كه خدمت شما برسد. حال مى‌خواهم او را حلال كنى. مرحوم حاج شيخ فرموده بود: آيا اهل علم است يا غير اهل علم؟ اگر اهل علم نيست او را حلال مى‌كنم و اگر اهل علم است او را حلال نمى‌كنم. شخص واسطه گفت: آقا شما كريم النفس هستيد. حاج شيخ فرمود: علت دارد غير اهل علم غيبتش همينطورى و از روى يك مسأله عادى و عاميانه است امّا اهل علم اول موضوع درست مى‌كند و سپس بر آن حكم جارى مى‌نمايد و مى‌گويد فلان آقا فاسق است و فاسق غيبتش جايز است پس من غيبت او را مى‌كنم. بنابراين او آدم را اول فاسق مى‌كند چگونه حلال كنم؟ فرمايش حاج شيخ براى خود من در جلسه‌اى ثابت شد و ديدم فردى كه از او چنين انتظارى نمى‌رفت از شخصيتى سخن گفت و غيبت او را كرد و گفت: او فاسق است و غيبتش جايز است و حسابى درباره‌اش حرف زد. من بلند شدم و به او گفتم: چرا غيبت مى‌كنى و چرا كم لطف هستى؟ جواب داد: مطلب چنين است. به او گفتم: چوب اين كار را خواهى خورد. گفت: چرا چوب بخورم؟ شما خيلى تقدس داريد. من از جلسه بيرون رفتم و چند سالى بعد
نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست