سر خود مىبيند كه هر لحظه امكان دارد او را نابود كند. چقدر اضطراب دارد كه مبادا سنگ فرود آيد و بدينوسيله خدا بخواهد او را مجازات كند «وَ اِنَّ الْكافِرَ يرى ذَنْبَهُ كَأَنَّهُ ذُبابٌ مَرَّ عَلى اَنْفِهِ» ولى كافر گناه خود را مانند مگسى كه از روى دماغش مىگذرد، مىپندارد. يعنى در مقابل گناهانش هيچ احساسى ندارد. كافرى كه خدا را قبول ندارد، خودش را گناهكار نمىداند و من حدس مىزنم كه شايد منظور از كافر «كافر اصطلاحى» نباشد. بلكه منظور كسانى باشد كه كفران نعمت مىكنند. اگر انسان در مقابل گناه ناراحت باشد و وحشت كند، اين، نشانه ايمان اوست و اگر هيچ واهمهاى از انجام گناه نداشته باشد و باكش هم نباشد، بايد بداند كه اين نشانهء ضعف ايمان انسان است و همهء ما بايد حواسمان جمع باشد.
13 - تجسم گناهان
يا اَباذَرْ! اِنَّ اللهَ تَبارَكَ وَ تَعالي اِذا اَرادَ بِعَبْدٍ خَيْراً جَعَلَ الذُّنُوبَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ مُمَثِّلَ الْاِثمِْ عَلَيْهِ ثَقيلاً وَبيلاً
اى اباذر! اگر خدا بخواهد به بندهاى خوبى كند، گناهان او را پيش چشمش مجسم مىكند.
از الطاف خفيه الهى است كه انسان گناهش را جلو چشمانش ببيند و به او حالت شرمندگى دست دهد و بدين وسيله درجات
ـ