به خدمت ايشان مىرفتيم و بعد از اقامهء نماز صبح براى ما كتاب «مصباح الفقيه» را تدريس مىفرمودند. بعد از ظهرها نيز بعد از خواندن نماز و نافله، درس مىدادند. به هر حال هر وقت مىرفتيم، مىديديم قبل از ما آمدهاند و مشغول نمازند. روزى به ايشان گفتيم: چرا اين قدر نسبت به نماز تقيد داريد؟ فرمودند: هر چه دارم از بركت نماز است و هر مشكلى برايم پيش آيد، به وسيله نماز حل مىشود. مرحوم حاج ملا محسن مىگويد: ايشان از اوقات خود دائماً استفاده مىكردند. هرگاه كه به خدمتشان مىرسيديم، مىديديم كه مشغول نوشتن هستند. چنانچه سؤالى داشتيم، قلم را زمين مىگذاشتند و گوش مىكردند و پاسخ مىدادند و مجدداً قلم را به دست مىگرفتند و به نوشتن خود ادامه مىدادند. اين است حالات اين بزرگان كه امروزه بعد از گذشت سالها نامشان زنده است و از كتابهاى آنان استفاده مىشود و دعاى مردم بدرقهء آنهاست. آرى «شيخ انصارىها»، «صاحب جواهرها» و «حاج آقا رضا همدانىها» نمردهاند و نمىميرند.
17 - لذت نماز خواندن
يا اَباذَرْ! اِنّكَ ما دُمْتَ فِى الصَّلواةِ فَاِنَّكَ تَقْرَعُ بابَ الْمَلِكِ الْجَبّارِ. اى ابوذر! بدان كه هرگاه نماز مىخوانى درِ خانهء ملك جبّار، يعنى خدا را مىزنى.