فَمَنْ يكْثُرُ قَرْعَ بابِ الْمَلِكِ يفْتَحْ لَهُ.
هركس اين درب را زياد بزند به رويش باز مىشود.
يا اَباذَر! ما مِنْ مُؤْمِنٍ يقُومُ مُصَلِّياً اِلاّ تَناثَرَ عَلَيْهِ الْبِرُّ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْعَرْشِ وَ وُكِّلَ بِهِ مَلَكٌ ينادى يابْنَ آدَمْ لَوْ تَعْلَمُ ما لَكَ فِى الصَّلواةِ وَ مَنْ تُناجى مَا انْفَكَّ.
هيچ مؤمنى نيست كه نماز بخواند مگر آنكه بين او و بين عرش، خداوند براى او خوبيها قرار مىدهد و براى او ملك و فرشتهاى قرار داده مىشود كه فرياد مىزند: يابن آدم! اگر بدانى خدا چه چيزى برايت قرار داده و ذخيره كرده و اگر بدانى با چه كسى مشغول مناجات هستى، هيچگاه از نماز جدا نمىشوى.
از اين روايت بالملازمه و به مناسبت حكم و موضوع، فهميده مىشود كه اگر كسى نمازش را با حالت سستى و بيحالى مىخواند و خواندن نماز برايش سخت است و از تمام شدن نمازش خوشحال مىشود، آن روحيه و معنويت در او نيست. نمىداند كه با چه كسى مشغول صحبت كردن و راز و نياز است. نماز براى كسانيكه روح ايمان در قلب آنها دميده شده، بسيار لذت بخش و شيرين است، همانطور كه در حالات بزرگان مىبينيم و اگر كسانى نماز را مانند بار سنگينى بر دوش خود مىدانند، بايد بدانند كه از
ضعف ايمان آنهاست.