ملاقات با امراض و مصيبتهاست.
چه بسا انسان در زندگى مبتلا به كسالت و مريضى شود و يا همسر و فرزندانش بيمار شوند و يا مصيبت ديگرى به او وارد شود و يا مشكلاتى ديگر برايش پيش آيد، تا به حال با آبرو زندگى كرده امّا مشكلى پيش مىآيد كه همهء آبروى او را مىبرد.
بهرحال گرفتاريهاى روزگار در اختيار انسان نيست، لكن مهم اين است كه در مقابل اين مسائل صبر نماييم و خود را كنترل كنيم تا نوعى أجر ببريم، و اين نويدى است براى روحانيت محترم كه بار فشار مادّيات را تحملّ مىكنند و با سختىهاى فراوان درس مىخوانند. اين صبرها اجر داد و خدا تأمين مىكند و بايد بدانيم خداوند كمك مىكند و اين مطلب را واقعاً بايد باور داشته باشيم كه حق تعالى در مقابل صبر شما جبران مىكند.
مرحوم سيد رضى رَحمَهُالله كه نهجالبلاغه را جمعآورى كرده است، داراى طبع عجيبى بود. در تمام شرايط زندگى خودش را تأمين مىكرد و از احدى هديه قبول نمىكرد حتى از پدر بزرگوار خود. چرا؟ مىفرمود: بنا گذاشتهام كه فقط از خدا چيزى بخواهم. تا اينكه استاد ايشان مرحوم سيد ابوالقاسم (عبدالله بن مرزبانى) خانهاى داشت و تصميم گرفت كه خانهاش را به سيد رضى كه شاگردان موفقش بود، هديه كند. روزى به محضر سيد رضى آمد و گفت: خانه را به شما هديه مىكنم. سيد گفت: من از كسى هديه قبول