نمىكنم. از استاد اصرار و از ايشان امتناع، عاقبت سيد رضى مىگويد: آقاجان من از پدرم هديه نپذيرفتم، چگونه از شما بپذيرم؟ استاد گفت: شما نمىتوانيد كه هديه مرا نپذيريد. زيرا من از پدرت پيش تو عزّت بيشترى دارم؛ من پدر روحانى تو هستم. سيد رضى جواب داد: اين فرمايش شما منطقى است و اطاعت شاگرد از استاد واجب است. وقتى سيد هديه را قبول كرد با خود گفت: حال كه اينطور شد، آنرا در اختيار طلبهها بگذارم تا استفاده كنند و اينكار را انجام داد. بنابراين در مقابل مشكلات صبور باشيد، تا خداوند راه گشايش زندگى را براى شما فراهم كند.
19 - اندوهِ سازنده
فِما يزالُ فيها حَزيناً حَتّى يفارِقُها فَاِذا فارَقَها اُفْضِىَ اِلَى الرّاحَةِ وَالْكَرامَةِ. يا اَباذَرْ! ما عُبِدَاللهُ عَلى مِثْلِ طُولِ الْحُزْنِ.
مؤمن در دنيا دائماً محزون است و از او حزن جدا نمىشود تا زمانيكه از دنيا جدا شود. وقتى از دنيا مفارقت كرد. به سوى راحتى و كرامت كشانده مىشود. هيچ عبادتى بالاتر از اين نيست كه دائماً در حزن باشد.
پس برادران متوجه باشيد، شبها گاهى به كارنامهء اعمال خود رسيدگى كنيد و هميشه در حال راز و نياز باشيد. نيمههاى شب دو