استفاده مىكند. اين اشخاص عيبهاى دنيا را مىدانند. هم بيمارى را مىدانند و هم درمانش را بخلاف كسانى كه هيچكدام را تشخيص نمىدهند و يا اگر بفهمند، فقط بيمارى دنيا را مىفهمند لكن درمانش را نمىدانند و مهم اين است كه انسان هر دو را بداند تا خودش خودش را معالجه كند تا اينكه خدا او را سالم از اين دنيا به سوى بهشت ببرد و در بهشت هيچ بيمارى وجود ندارد؛ مرگ نيست و آفت ديده نمىشود و هيچ وقت غم و غصهاى وجود ندارد و بهشتيان در عافيت كامل هستند، {a أَنْتُمْ فَرَحاتٌ وَ لا تَحْزِنُونَ.a}
31 - حكمت از زبان زاهد
يا اَباذَرْ! اِذا رَأَيْتَ اَخاكَ قَدْ زَهِدَ فِى الدُّنْيا فَاسْتَمِعْ مِنْهُ فَاِنَّهُ يلْقى اِلَيْكَ الْحِكْمَةَ.
اى اباذر! اگر ديدى برادر دينىات زاهد است و نسبت به دنيا بىتوجه است، به سخنان او گوش فرا بده، زيرا او مطالب حكيمانه به تو مىگويد و حمكت را به تو القاء مىكند.
چرا به حكمت، حكمت گفته مىشود؟ زيرا حكمت سبب استحكام و قدرت انسان مىشود و عقل، دين و ايمان را محكم مىكند. خيلىها هستند كه با سوادند، امّا حكمت ندارند يعنى علم در وجود خودشان اثر نگذاشته است. وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتََابَ