نيست،فورى آن را انجام دهد.
4-اگر كفاره بر انسان واجب شود و بدون اينكه به جا آورد،چند سال بر آن بگذرد،چيزى بر آن اضافه نمىشود.
5-اگر روزه خود را به كار حرامى؛مانند:استمنائ،باطل كند،كفاره جمع واجب مىشود؛يعنى بيد يك برده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و به شصت فقير طعام بدهد.اگر هر سه برايش ممكن نيست،هر كدام آنها را مىتواند بايد انجام دهد.
6-كسى كه قضاى روزه ماه رمضان را گرفته،اگر بعد از ظهر عمدا آن را باطل كند،بايد به ده فقير،هر كدام يك مُد طعام بدهد و اگر نمىتواند طعام بدهد،بايد سه روز پى در پى روزه بگيرد.
در موارد زير نه قضا واجب است و نه كفاره:
1-روزههاى ايام كفر براى تازه مسلمان؛يعنى اگر كافرى مسلمان شود قضاى روزههاى واجب گذشته واجب نيست.
2-كسى كه به سبب پيرى نمىتواند روزه بگيرد و بعد از ماه رمضان هم نمى-تواند قضاى آن را انجام دهد؛ولى اگر روزه گرفتن برايش دشوار است،بيد براى هر روز،يك مُد طعام به فقير بدهد.
روزه قضاى پدر و مادر:
پس از مرگ پدر،پسر بزرگ او بايد نمازها و روزههاى قضا شده او را به جا آورد و احتياط مستحب است قضاى نماز و روزههاى مادر را هم به جا آورد.