نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 138
قلب مىآورد. كسى كه قصّابى كردن را به عنوان حرفه و شغل خود انتخاب مىكند كار خوبى نمىكند چون كار سنگينى است، قساوت قلب مىآورد. ببينيد ائمّه(عليهما السلام) ما تا كجا نسبت به ما محبّت و دلسوزى مىكنند. قساوت قلب خيلى بد چيزى است. {/(ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً)[1]/} خداوند در قرآن مىفرمايد: دلهايشان سنگ است بلكه سختتر از سنگ است، چرا؟ براى اينكه مىبينيم سنگها را مىشكافند و از آنها آب جارى مىشود امّا هيچ كارى با دل بعضى از انسانها نمىشود كرد.
«وَ بُعْدُ الْأَمَلِ» سوّمين علامت شقاوت، آرزوى دراز داشتن است. من جوانم، من در زندگى كارى نكردم، آرزوها دارم، بايد كارهايى بكنم، عزيز من مگر از خدا قباله دارى كه اينقدر مىگوئى اوّل عمرم است، اوّل زندگيم است، آرزوها دارم؟ چقدر افرادى بودند كه اوّل زندگى از دست رفتند، اين حرفها يعنى چه؟ اختيار آن دست من و تو نيست و فقط دست خدا است و ما كاره اى نيستيم. ({/وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ اِلّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتاباً مُؤَجَّلاً)[2]/} خدا مىفرمايد: هيچكس جز به فرمان خدا نخواهد مرد كه اجل هر كس در لوح قضاى الهى به وقت معين ثبت شده است. عزيز من، همه چيز دست خودم است دست شما نيست. من براى هر كسى يك سرنوشتى را نوشته ام، منظور، اين واقعيت است كه خدا چيزى را در اختيار ما نگذاشته است.
«وَ حُبُّ الْبَقَاء» آخرين علامت شقاوت اين است كه چون دنيا را دوست دارد مىخواهد در دنيا بماند. محبّت دنيا شقاوت و بدبختى مىآورد. خدا شهيد ثانى را رحمت كند. ايشان كتابى نوشته است كه خيلى كتاب خوبى است. اى كاش