responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 86
«لَا يَرْضَى فِي كَسْبِهِ بِشُبْهَةٍ» خدا به داد همه ما برسد، اين نان هايى كه ما مى‌خوريم چطورى است؟ نمى‌دانم با اين درس هايى كه ما مى‌خوانيم چه خواهد شد. خدا امام را رحمت كند. ايشان طلبه ها را خيلى زير نظر داشت. طلبه اى بود كه يك روز به درس مى‌آمد و دو روز نمى‌آمد ايشان هم او را زير نظرش داشت. يك روز كه طبق معمول دير به درس آمد امام(رحمه الله) يك مرتبه درس را قطع كرد و به طلبه گفت: از همان جا برگرد، برگرد و برو. آنقدر گفت تا طلبه بلند شد و رفت. به او گفت: خجالت نمى‌كشى اين موقع براى درس مى‌آيى؟ خجالت نمى‌كشى كه يك روز مى‌آيى و دو روز نمى‌آيى؟ حالا آقا بايد زنده شود و تشريف بياورد و ما را ببيند. خدا به داد ما برسد. مرحوم آيت الله بروجردى(رحمه الله) بالاى منبر مى‌گفت: طلبه ها كارى نكنيد اين شهريه ناقابل حرام شود. خدايا تو را به حقّ محمّد و آل محمّد(عليهما السلام) قسم مى‌دهم همه ما را از اين خطرات محفوظ بدار. حضرت(ص) مى‌فرمايد: مؤمن هيچ وقت راضى نمى‌شود كه كسبش شبهه ناك شود يعنى دست به مال شبهه ناك نمى‌برد و مال حلال مى‌خورد. «وَ لَا يَعْمَلُ فِي دِينِهِ بِرُخْصَةٍ» در دينش هم حاضر نمى‌شود عمل را به رخصت انجام دهد و بگويد: اينكه اشكال ندارد، آنكه اشكال ندارد، «كُلُّ مَكرُوهٍ جائِزٌ» كه در اين صورت دينش آرام آرام از بين مى‌رود؛ نه، نه، مؤمن زير بار نمى‌رود كه رخصت جارى كند. «يَعْطِفُ عَلَى أَخِيهِ بِزَلَّتِهِ» تا مى‌بيند دوستش زمين مى‌خورد زير بغلش را مى‌گيرد و با عاطفه و محبّت با او برخورد مى‌كند. از او دلجويى كرده و كمكش مى‌كند. «وَ يَرْعَى مَا مَضَى مِنْ قَدِيمِ صُحْبَتِهِ» اگر با كسى رفاقت دارد مراعاتش را مى‌كند كه مبادا اين رفيق قديمى از دستش گله مند شود. خدايا، تو را به حقّ محمّد و آل محمّد(عليهما السلام) قَسمت مى‌دهيم توفيق عمل به اين صفات و دستورات را به همه ما مرحمت بفرما.
نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 86
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست