و ندا در دهند:» اى مالك (و مأمور دوزخ،) بايد پروردگارت (عمر) ما را پايان دهد! « (در پاسخ) گويد:» در حقيقت شما (در دوزخ) ماندگاريد. « (77) بيقين حق را براى شما آورديم؛ و ليكن بيشتر شما از حق ناخشنوديد. (78) بلكه (آنان) محكم كارى كردند، پس ما (نيز در مجازاتشان كارى) محكم مىكنيم. (79) بلكه مىپندارند كه ما راز آنان و رازگويىشان را نمىشنويم؟! آرى، در حالى كه فرستادگان ما نزد آنان (اعمالشان را) مىنويسند. (80) بگو:» اگر براى (خداى) گستردهمهر فرزندى بود، پس من (از) نخستين پرستندگان بودم. « (81) پروردگار آسمانها و زمين، پروردگار تخت (جهاندارى و تدبير هستى) منزّه است، از آنچه (او را) وصف مىكنند! (82) پس آنان را رها كن تا (در باطل) فرو روند و بازى كنند، تا اينكه روز (رستاخيز) شان را كه وعده داده مىشوند ملاقات كنند! (83) و او كسى است كه در آسمان معبود است، و در زمين معبود است؛ و او فرزانه داناست. (84) و خجسته (و پايدار) است كسى كه فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه بين آن دو است، تنها از آنِ اوست؛ و علم به ساعت (قيامت) فقط نزد اوست؛ و تنها به سوى او باز گردانده مىشويد. (85) و كسانى كه غير از او را مىخوانند (و مىپرستند) مالك شفاعت نيستند؛ مگر كسانى كه به حق گواهى دهند، در حالى كه آنان مىدانند. (86) و اگر از آن (مشرك) ان بپرسى:» چه كسى آنان را آفريد؟ «قطعاً مىگويند:» خدا «پس چگونه (از حق) بازگردانده مىشوند؟! (87) و گفتارش (اين بود) كه:» اى پروردگار [من]! براستى اينان گروهى هستند كه ايمان نمىآورند. « (88) پس از آنان درگذر و بگو:» سلام «، و [لى] در آينده خواهند دانست! (89)