responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 389

را در زمينۀ سياست انعطاف پذيرى در زبان عمل روشن كند. (3)

منابع

1 و 2 - انفال / 61 و 62؛ 3 - فقه سياسى 124/5-121.

انعقاد پيمان

پيمان، عهدنامه‌اى است بين دو يا چند دولت كه موضوع عهدنامه با موجوديت و اعتبار و حيثيت و تماميت ارضى اعضاى پيمان، بستگى دارد و انواع گوناگونى را شامل مى‌شود. نظير: پيمان اتحاد، پيمان بى‌طرفى، پيمان سياسى، پيمان صلح، پيمان مودت، پيمان مساعدت و....

در زمان پيامبر اكرم (ص) صلاحيت انعقاد قراردادهاى «ذمه» و همچنين پيمان‌هايى كه به‌طور موقت براى متاركۀ جنگ با مشركان (مهادنه) به امضا مى‌رسيد، تنها مربوط به شخص پيامبر اسلام بود و در مواردى مسئوليت اين امر از طرف آن حضرت به سرداران و فرمانداران مسلمان موكول مى‌شد.

پس از رحلت پيشواى بزرگ اسلام اين صلاحيت مانند ساير شؤون زمامدارى به جانشينان و اوصياى آن حضرت كه به‌طور صريح نامشان برده شده بود، مى‌رسيد و به عقيده شيعه اين مقام پيشوايى دينى از آن ائمه اهل بيت (ع) بوده و در زمان غيبت آخرين پيشوا و امام به حق - حضرت ولى‌عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف - موكول به نظر فقهاى پرهيزكار است.

نوع ديگر از پيمان‌هاى بين‌المللى كه در اصطلاح فقه اسلامى (استيمان) ناميده مى‌شود جنبۀ همگانى داشته و با اجازه هر فرد مسلمان رسميت پيدا كرده و براى عموم الزام‌آور است.

اما پيمان‌هايى كه از طرف دولت‌هاى حاكم بر سرزمين‌هاى اسلامى - بدون آنكه صلاحيت فوق‌الذكر را احراز كرده باشند - با دولت‌ها و يا گروه‌هاى غير مسلمان منعقد مى‌شود، بى‌شك در مواردى كه به مصلحت مسلمانان نباشد، براى آنان الزام‌آور نبوده و فاقد ارزش از نظر حقوق اسلامى خواهد بود (1).

و اما در زمينۀ قراردادهاى بين‌المللى كه مصلحت فورى مسلمانان آن را ايجاب مى‌كند و يا حاوى مصلحتى براى جامعه مسلمانان است، مى‌توان اقدامات افراد با ايمان و عادل را در شرايط فقدان مقام صلاحيتدار (فقيه جامع‌الشرايط) چنانكه مقتضاى قانون امور حسبيه است نافذ شمرد.

ولى فقها در خصوص قرار داد ذمه، پيمان‌هاى حكام و زمامداران جائر را نيز معتبر و براى عموم مسلمانان الزام‌آور تلقى نموده‌اند. (2 و 3)

منابع

1 - تحريرالوسيله 466/1؛ 2 - جواهر الكلام 276/21؛ 3 - فقه سياسى 491/3-490.

انفاق احسان

انفال

انفال يك واژه قرآنى و فقهى است. (يَسْئَلُونَكَ عَنِ اَلْأَنْفٰالِ قُلِ اَلْأَنْفٰالُ لِلّٰهِ وَ اَلرَّسُولِ‌) (1) كه در تفسير و فقه معانى مختلفى براى آن ذكر شده است.

انفال، جمع نفل يا نفل به معناى زيادى، بخشش و غنيمت است. وجه نامگذارى اموال ويژه پيامبر (ص) و

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 389
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست