نمونههاى بارز و برجسته اين مؤسّسهها است. اين مؤسّسه ـ كه رياست آن را فقيه محقق، آية اللّه سيد محمود هاشمى شاهرودى عهده دار است ـ بر آن است تا با تدوين نخستين دائرة المعارف فقه شيعى به عنوان فعاليّت اصلى و نيز معجم نگارى كتب فقهى كه با كتاب «جواهر الكلام» شروع شد، انتشار مجلّه تخصصى فقه اهل بيت به دو زبان فارسى و عربى و نيز تدوين فرهنگ فقه، ميراث گرانسنگ فقهى شيعه را افزون بر شيوههاى فقيهان سلف، به شيوههاى نوين ارائه نمايد؛ ان شاء اللّه.
1 ـ 6 . فرهنگ و دائرةالمعارف
فرهنگ، منبعى دقيق، موثّق و معتبر در باره واژگان يا اصطلاحات تمام يا بخشى از زبان و يا رشتهاى خاص از معارف و علوم است كه با نظمى خاص و بهطور معمول، الفبايى مرتّب مىشود.(20)
فرهنگها به دو دسته عمومى وتخصصى تقسيم مىشوند. فرهنگهاى عمومى كه به آنها واژه نامه يا لغت نامه نيز گفته مىشود، منابعىاند كه در آنها، واژگان و تعابير يك زبان يا گويشى خاص از يك زبان همراه معانى و وجه دستورى آنها گرد آمده است.
پيشينه لغت نامهها در زبان فارسى، به «فرهنگ يا لغت نامه فُرس اسدى» تأليف ابومنصور على بن احمد اسدى طوسى در قرن پنجم هجرى باز مىگردد كه تا كنون چند بار چاپ شده است.(21)امروزه فرهنگهاى عمومى بسيارى از جمله «لغت نامه دهخدا» و «فرهنگ معين» در دسترس است.
فرهنگهاى تخصصى، منابعىاند كه واژگان و اصطلاحات يك رشته خاص از معارف و علوم، همراه معانى آنها و توضيحات لازم در آنها جمع شده است. سابقه تأليف اين فرهنگها به زبان فارسى چندان طولانى نيست. نخستين فرهنگهاى تخصصى، مانند «فرهنگ نظامى» نگاشته سروان ضرغامى و سروان زرگر خوشنويسان، «فرهنگ بازرگانى» نگاشته نيكلاراست و «فرهنگ حقوقى» نگاشته جعفرى لنگرودى، از حدود شصت سال پيش به
(20)مقاله «تاريخچه دائرة المعارف نگارى در جهان»، محمدحسين قرشى، كيهان فرهنگى، ش 127 (ويژه دائرة المعارفها و دانشنامهها)، ص 30، خرداد و تير ماه 1375.
(21)مقاله «فرهنگهاى فارسى»، سعيد نفيسى، لغت نامه دهخدا، ص 136، مؤسّسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1373.