اين طرف تأليف شده است.(22)امروزه فرهنگهاى تخصصى بسيارى در دسترسدانش پژوهان هريك از علوم مىباشد.
دائرة المعارف نيز منبعى است دقيق و موثّق كه در آن، مهمترين و اساسىترين اطّلاعات لازم در همه رشتههاى معارف بشرى يا رشتهاى خاص بر اساس نظمى منطقى و بيشتر، الفبايى فراهم آمده است.(23)
مشابهت فرهنگ با دائرة المعارف در اين است كه اوّلاً، هر دو از كتابهاى مرجع محسوب مىشوند و خواننده هنگام نياز به آن مراجعه مىكند؛ ثانياً، دائرة المعارفها نيز از نظر شمول همانند فرهنگها، عمومى يا تخصصىاند و ثالثاً، چينش هر دو غالباً الفبايى است. تفاوت عمده اين دو در اين است كه هدف در فرهنگ نويسى، ارائه اطّلاعات پايه و اساسى به طور اختصار ـ و گاه در حدّ تعريف و توضيح واژه و اصطلاح ـ است؛ امّا در دائرة المعارف نويسى، ارائه اطّلاعات گستردهتر و عميقتر است. از اينرو، اگر دانشپژوهى، بخواهد درباره يك واژه به لحاظ معنا و كاربرد آن در يك علم خاص اطّلاعاتى مختصر به دست آورد، به فرهنگ مراجعه مىكند و اگر در باره همان واژه يا موضوع، اطّلاعاتى فراتر از اين بخواهد، به دائرة المعارف مراجعه مىكند.
7 . فرهنگ فقه
1 ـ 7 . تعريف
فرهنگ فقه، فرهنگى تخصصى و با نظم الفبايى است كه عناوين فقهى يا عناوين مرتبط
با فقه همراه معنا و اطّلاعات پايه و اساسى به طور مستند در آن گرد آمده است. شناخت ابعاد و چارچوب فرهنگ فقه، در گرو بيان چند نكته است.
الف . عناوين فقهى
عناوين فقهى، واژگانىاند كه در فقه كاربرد دارند؛ خواه از اصطلاحات فقهى (واژگانى