responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 428

همراه او، پس از جنگ «فخّ» ـ که در آن حسین بن علی بن حسن مثلّثدر سال 169 کشته شد ـ مخفیانه به همراه عده ای دیگر از مکه فرار کرد. وی از مصر و آفریقا عبور کرد و در سال 173 ق وارد مغربِ دور شد و در شهر «ولیلی» در نزدیکی مراکش اقامت گزید.

ادریس مردم را به سوی خود فراخواند و چون کارش بالا گرفت «ولیلی» و شهرهای دیگر را تحت کنترل خود درآورد. راشد در همه این حوادث همیشه یاور او بود. ادریس بر اثر نیرنگی که توسط هارون الرشید به کار گرفته شد، توسط شخصی که مأمور این کار شده بود مسموم شد و به قتل رسید. اما راشد به قاتل ادریس دست یافت، آن گاه با ضربه شمشیر، دست راستش را قطع کرد و سپس به «ولیلی» بازگشت. آن گاه، اطلاع یافت که یکی از کنیزان ادریس به نام «کنزه» از ادریس باردار است. راشد تا هنگام وضع حملِ کنزه، به نیابت از «جنین» حکومت را اداره می کرد. او نوزاد را نیز به نام پدرش «ادریس» خواند. و بیعت بربرها را با او تجدید کرد. راشد سرپرستی کودک و اداره حکومت را عهده دار شد و به آموزش و تربیت او نیز پرداخت.

«اغلبی ها»ی قیروان، اوضاع دولتی را که اینک در همسایگی شان به وجود آمده بود، زیر نظر داشتند، و برای از بین بردن ادریس «طفل شیرخوار» اموالی را می فرستادند. آنان در کشتن پدر او نیز دست داشتند. اغالبه پیوسته در صدد اجرای توطئه خود بودند تا این که ابراهیم بن اغلب، حاکم قیروان توانست برخی از بربرها را مأمور کشتن راشد کند. آنها نیز اندکی بعد از آن که ادریس بزرگ شده و حکومت پدرش را به دست گرفته بود، با نیرنگ، راشد را کشتند.[1]

سلیم بن عیسی

سلیم بن عیسی منسوب به حنفی در کوفه متولد شد و در همان جا بزرگ شد. وی از خاصّان و یاران «حمزه قاری» و دقیق ترینِ آنان بود. همو بود که در قرائت جانشین حمزه قاری شد.[2]

پی نوشت ها



[1] . چهارشنبه اول محرم سال 188 = بیستم دسامبر سال 803 ; دوشنبه سیزدهم محرم سال 188 = اول ژانویه سال 804 .


[2] . الاعلام زرکلی، ج 1، ص 55 ; شذرات الذهب، ج 1، ص 307 ; تذکرة الحفّاظ، ج 1، ص 272.

[ 3 ] . الاعلام زرکلی، ج 1، ص 53 ; الأغانی، ج 5، ص 154 به بعد ; وفیات الاعیان، ج 1، ص 42 و 389 ; تاریخ بغداد، ج 6، ص 175 ; الکتّاب والوزراء، ص 133 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 200 ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج 3، ص 64 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «ابراهیم الموصلی».

[ 4 ] . تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 22 ; ویلیام لانگر، موسوعة تاریخ العالم، ج 2، ص 485 ; فیلیپ حتی، تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین، ج 2، ص 164.

[ 5 ] . الاعلام زرکلی، ج 3، ص 32 ; تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 174 ; الاستقصاء، ج 1، ص 67 ـ 71 ; ابن خلدون، ج 4، ص 13.

[ 6 ] . الاعلام زرکلی، ج 3، ص 179.

سال 189 ق = 804 ـ 805 م

رویدادها

* به حکومت رسیدن عبیدالله بن محمد بن ابراهیم عباسی در مصر.

* حاکمان قدیمی طبرستان، پیروی خویش را از هارون الرشید اعلام کردند.

وقایع نظامی

شورش ها

* افریقا: شورش های پی درپی علیه ابراهیم بن اغلب از جمله، شورش مردم طرابلس به سبب ظلم والیان آنها. اولین شورشِ مردم طرابلس در سال 189 ق به وقوع پیوست و پس از آن، شورش دیگری در سال 196 ق و سپس شورش عمران بن مجالد در سال 195 ق رخ داد، اما این شورش ها همگی سرکوب شدند.

* اندلس: شورش هایی در قرطبه بر ضد حَکَم بن هشام، حاکم اندلس بروز کرد. این شورش ها، با تحریک فقهایی که از او ناراضی بوده و کینه به دل داشتند، به وقوع پیوست، اما حَکَم بر تمام آنان غلبه یافت.

درگذشتگان

* کسائی.

* محمد بن حسن شیبانی.

کسائی

او ابوالحسن، علی بن حمزة بن عبدالله بن بهمن بن فیروز منسوب به بنی اسد از اهالی کوفه و اصالتاً ایرانی بود. در یکی از روستاهای کوفه به دنیا آمد و در آن جا به کسب علم پرداخت. از «حمزه زیات» علم قرائت را فراگرفت و به خاطر قرائت ممتازی که داشت از دیگر قاریان متمایز گشت و از قرای هفت گانه شمرده شد. وی از پیشوایان علم نحو بود و از شاگردان خلیل بن احمد محسوب می شد. مدتی با صحرانشینان زندگی کرد و در میان قبایل مختلف گشت و از فصیحان آنان، کلام عرب را شنید تا این که در نقل کلام عرب و لغت سرآمد گردید.

وقتی که کسائی از بادیه بازگشت، مهدی او را نزد خود خواند و او را از خاصّان خود قرار داد. از آن به بعد به عنوان معلم ادبیاتِ هارون الرشید و پس از او امین (فرزند هارون) تعیین شد. به تدریج نزد امین از منزلت بالایی برخوردار شد تا آن جا که امین، او را از همنشینان خود قرار داد. داستان ها و قضایای او با علمای زمانش بسیار است. چون هارون الرشید به ری رفت، کسائی و محمد بن حسن شیبانی نیز با او همراه بودند. هر دوی آنها در یک روز درگذشتند.

کسائی بیشتر از بیست کتاب در نحو و قرائت نوشته است. از جمله آنها می توان از: معانی القرآن، کتاب فی النحو، کتاب فی النوادر، کتاب فی الهجاء، و رساله ای در لحن العامه را نام برد. او در حالی که خود را در عبایی (کسا) پیچیده بود، وارد کوفه شد. از آن رو به وی کسایی گویند.(4)

[ 1 ] . الاعلام زرکلی، ج 3، ص 32 ; تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 174 ; الاستقصاء، ج 1، ص 67 ـ 71 ; ابن خلدون، ج 4، ص 13.

[ 2 ] . الاعلام زرکلی، ج 3، ص 179.

[ 3 ] . یک شنبه اول محرم سال 189 = هشتم دسامبر سال 804 ; چهارشنبه 25 محرم سال 189 = اول ژانویه سال 805 .

[ 4 ] . الاعلام زرکلی، ج 5، ص 96 ; وفیات الاعیان، ج 3، ص 295 ; تاریخ بغداد، ج 11، ص 403 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 201 ; انباه الرواة، ج 2، ص 256 ; شذرات الذهب، ج 1، ص 321 ; العبر، ج 1، ص 302 ; الفهرست، ص 97 ; معجم الادباء، ج 5، ص 183 ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج 2، ص 197.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 428
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست