نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 435
14 . الاعلام زرکلی، ج 3، ص 294 ; النجوم الزاهره، ج 2، ص 140 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 209 ; العبر، ج 1، ص 309 ; بغیة الملتمس، ص 311.
15 . الاعلام زرکلی، ج 4، ص 32 ; الأغانی، ج 8 ، ص 352 ; معجم الادباء، ج 12، ص 283 ; وفیات الاعیان، ج 3، ص 20 ; النجوم الزاهره، ج 2، ص 127 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 209 ; نهایة الارب، ج 3، ص 85 ; طبقات الشعراء، ص 254 ; مروج الذهب، ج 4، ص 27 ; تاریخ بغداد، ج 12، ص 127 ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج 2، ص 23 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «العباس بن الاحنف».
16 . تاریخ بغداد، ج 9، ص 415 ; تهذیب التهذیب، ج 1، ص 275 ; تذکرة الحفّاظ، ج 1، ص 282.
سال 193 ق = 808 ـ 809 م
رویدادها
* خلیفه، هارون الرشید در حالی که رهسپار خراسان بود، در شهر توس درگذشت و پسرش، محمد امین به خلافت رسید.
* امین، به تحریک وزیرش، فضل بن ربیع، دو برادرش، مأمون و مؤتمن را از ولایت عهدی بعد از خود برکنار کرد و برای پسرش، موسی بیعت گرفت و او را «الناطق بالحق» نام نهاد.
* مأمون ـ که در شهر مرو در خراسان به سر می برد ـ اسم برادرش، امین را از سکه هایی که به اسم او زده می شد، حذف کرد. او ارتباط خود با امین را قطع کرد و در خراسان اعلام استقلال کرد. او دعوت برادرش، امین را مبنی بر رفتن به بغداد و پیش انداختن ولایت عهدی موسی بن امین را بر خود نپذیرفت.
* مأمون، عباس بن جعفر بن محمد بن اشعث را به حکومت خراسان منصوب کرد و محمد بن زهیر بن مسیّب را بر ارمنستان گماشت.
* امین میدان هایی برای صید پیرامون کاخ های حکومتی در بغداد بنا کرد و کشتی هایی مزّین به صورت برخی حیوانات ساخته و در دجله انداخت.
* به حکومت رسیدن حسن بن بحباح بلخی در مصر.
* به حکومت رسیدن داود بن عیسی بن محمد عباسی بر مکه.
* به حکومت رسیدن عبدالملک بن صالح عباسی بر دمشق.
وقایع نظامی
جنگ ها
* دریای مدیترانه: حمید بن معیوف، جزیره «رودوس» را مورد حمله قرار داد و مجدداً در پی نقض معاهده صلح از سوی قبرس، به جزیره قبرس هجوم برد.
* اسپانیا: حَکَم اموی، حاکم اندلس، لشکری را به فرماندهی پسرش، عبدالرحمان تجهیز کرد. وی «طرطوشه» را از پادشاه فرانسه (لوئیس، پسر شارلمانی) که پیش از این آن جا را به تصرف خود درآورده بود، بازپس گرفت.
درگذشتگان
* ابن عُلیّة.
* حمید بن معیوف.
* فضل برمکی.* هارون الرشید.
ابن عُلیَّة
ابوالبشر، اسماعیل بن ابراهیم بن مقسم منسوب به بنی اسد، معروف به ابنعُلیَّة بود.
عُلیَّة نام مادرش بود و اسماعیل از اینکه او را ابن عُلیّة صدا می زدند، کراهت داشت. اصالتاً کوفی بود; امّا در بصره اقامت داشت و ناظر صدقات (مالیات) بود.
از حافظان بزرگ حدیث بود و محدثان بزرگ، از وی نقل حدیث کردند. هارون الرشید او را متصدی منصب قضا در بغداد کرد. عبدالله بن مبارک به او نامه ای نوشت و او را به خاطر قبول این منصب مورد سرزنش قرار داد. او نیز از هارون الرشید خواست که از او صرف نظر کند. هارون نیز پذیرفت.[2]
حُمید بن معیوف
حُمید بن معیوف همدانی، دریادار دلیری بود که در سال 191 ق به قبرس حمله کرد و شانزده هزار قبرسی را اسیر ساخت. در میان آنان اسقف جزیره نیز وجود داشت که به دو هزار دینار فروخته شد.
ناکفور، امپراتور روم نیز در ازای آزادی او و همسرش پنجاه هزار دینار پرداخت و با هارون الرشید قرارداد صلحی بست که به موجب آن اُسرا مبادله شدند. این تبادل در سال 192 ق انجام گرفت.
در سال 193 ق حمید بن معیوف به جزیره «رودوس» حمله کرد; ولی به خاطر نقض معاهده صلح توسط قبرسی ها به جزیره قبرس بازگشت.[3]
فضل برمکی
ابوالعباس، فضل بن یحیی بن خالد برمکی، وزیر و برادر رضاعی هارون الرشید بود که هارون الرشید او را «برادر» صدا می زد. هارون مدت کمی او را به وزارت برگزید و سپس او را والی خراسان کرد و در سال 177 ق وزارت را به برادرش، جعفر منتقل ساخت. فضل در خراسان رفتاری نیک داشت. درآن جا کاروان سراها و مساجدی بنا نمود. هم چنین به ماوراء النهر حمله کرد و در آن جا سربازانی ایرانی که نام آنها را «عباسیه» گذاشت، جمع آورد و آنان را تحت ولایت هارون الرشید درآورد.
[ 1 ] . چهارشنبه، اول محرم سال 193 = 25 اکتبر سال 808 ; دوشنبه دهم ربیع الاول سال 193 = اول ژانویه سال 809 .
[2] . الاعلام زرکلی، ج 1، ص 301 ; تذکرة الحفّاظ، ج 1، ص 296 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 224.