نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 436
این سربازان نزدیک به پانصد هزار نفر بودند که فضل، حدود بیست هزار نفر از ایشان را به بغداد فرستاد. فضل تا پیش از خشم گرفتن هارون الرشید بر برامکه (در سال 187 ق) در خراسان اقامت داشت و چون هارون تصمیم به نابودی برامکه گرفت، فضل در بغداد نزد او بود. خلیفه، فضل و پدرش یحیی را دست گیر و با خود به «رقة» برد و در همان جا محبوس ساخته، اموال برمکیان را مصادره کرد. فضل در زندان درگذشت. مسلم بن ولید، او را با قصیده ای مدح کرده، چنین می گوید:
«با یک دست بخشندگی و با دست دیگر (به دشمنان) طعم مرگ را چشاند; گفتار برجسته او نیز عین صواب است.
چنان بر گرده روزگار سوار است که دشواری ها و سختی هایش را از میان برمی دارد; درست به همان روش که پدرش پیش از این داشت. یحیی و خالد برمکی از پرتو او رفعت یافتند; آری نه او، نه یحیی و خالد مثل و مانندی ندارند».
ابوجعفر (که به او ابومحمد نیز گفته می شود) هارون بن محمد (مهدی) بن عبدالله (منصور) عباسی هاشمی، ملقب به «الرشید»، پس از مرگ برادرش، هادی به موجب عهدنامهه پدرش به خلافت انتخاب شد. در سال 149 ق و به نقلی به سال 145 ق در ری متولد شد. مادرش کنیزی به نام خیزران بود.
مهدی، در سال 136 ق وی را به عنوان فرمانده نیروهای رزم تابستانی معیّن کرد و در سال 146 ق او را به ولایت مغرب (از انبار تا حوالی آفریقا) منصوب کرد. هارون الرشید، والیان را از جانب خود به این مناطق اعزام می کرد. در سال 165 ق مهدی بار دیگر هارون را به فرماندهی نیروهای رزم تابستانی منصوب کرد. هارون به جنگ با رومیان پرداخت، «هرقله» را تصرف کرد و «ایرین» ملکه روم را ـ که وصی پسرش، کنستانتین ششم بود ـ به قبول صلح و پرداخت جزیه زیاد واداشت. پس از آن، میان او و شارلمانی، پادشاه فرانسه ، دوستی و مودّت برقرار شد و برای یک دیگر هدایایی ارسال کردند.
هارون فردی مستبد بود تا آن جا که به جبّار بنی العباس، ملقب گشت. در یک شب بر برمکیان یورش برد و به دلایلی که در شرح حال جعفر بن یحیای برمکی گفته شد، آنان را کشت و یا به زندان افکند، امّا وی در حالی که قسی القلب بود، شخصی باعاطفه نیز بود. گاهی مانند تندباد، طوفانی، و زمانی مانند نسیمی، ملایم بود. گاهی به تلاطم درمی آمد و می غرید و زمانی با استماع موعظه می گریست. علما، شعرا، فقها، قاریان، قضات، نویسندگان و ندیمان، در دربار هیچ خلیفه ای آن طور که نزد هارون گرد آمده بودند، حضور نداشتند. هارون، خود شخصی ادیب، شاعر، ناقل اخبار، آثار گذشتگان و اشعار شاعران بود. او نزد عامه مردم و خواص دارای هیبت و شکوه بود.
وی «بیت الحکمة» را تأسیس نمود. بیت الحکمة مؤسسه ای بود که محل تبادل فرهنگ و تفکّر در جهان آن روز بود. از این مؤسسه شعله ای سرزد که راه را برای نهضت اروپایی (رنسانس) روشن کرد. این خلیفه هم چنین شخصی عابد بود که زیاد عبادت می کرد. در طول مدت خلافت، به جز چند سال که این وضعیت را نداشت، یک سال به حج می رفت و یک سال به جنگ. یک بار پیاده حج به جا آورد در حالی که جز او از خلفا کسی با پای پیاده حج به جا نیاورد. زمانی که به حج می رفت، صد تن از علما به همراه او حج می گزاردند.
در افعال و اعمالش به جدش، منصور شباهت داشت، امّا در بذل مال هیچ خلیفه ای مانند او نبود. به سفیان بن عُیینه که بزرگ محدثان حرم مکه بود، صدهزار دینار و به اسحاق موصلی دویست هزار دینار و به مروان بن ابی حفصه پنج هزار دینار به همراه خلعت و غلام جایزه داد. روزگار عباسیان، در عهد او در اوج شکوه و زیبایی بود. دوره حکومت هارون، دوره جوانی و شادابی دولت عباسیان بود. در این دوره، بغداد به قلّه مجد و بزرگی خود رسید; ساختمان های بسیاری در هر دو طرف رود امتداد پیدا کرد و بغداد مرکز تجاری گردید. در زمان او دولتمردان و رفاه طلبان، کاخ هایی بزرگ در حومه شهر بغداد به نام «رصافه» و «شماسیه» بنا نهادند و بزرگ ترین آنها قصرهایی بود که او ساخت و مهم ترین آنها «قصر خلد»، «سلام» و «قصر هارونی» بود. این قصرها مملو از فرش ها و اثاثیه گران قیمت و آکنده از کنیزکان و خوانندگان بود و آوای شعر و موسیقی و آوازخوانی کاخ ها را پر می کرد.
هارون برای ولایت عهدی پسرش، امین بیعت گرفت و او را بر مأمون مقدم داشت. این مقدم داشتن به خاطر مادر امین ـ یعنی زبیده دختر جعفر بن منصور ـ بود. پس از او برای پسرش، مأمون به ولایت عهدی بعد از امین و بعد از آن دو برای پسرش، قاسم (مؤتمن)بیعت گرفت. زمانی که دولت را بین سه فرزندش تقسیم کرد، بعضی از عقلا گفتند: هارون خلافت را چونان قماری میان آنان قرار داد. غائله آن موجب تضییع حقوق مردم خواهد شد و چنان نیز شد.
فضیل بن عیاض می گفت: هیچ مرگی بر من سخت تر از مرگ هارون نبود، زیرا از حوادث بعد از او بیمناک هستم و همان گونه که فضیل از آن ترس داشت، بعد از مرگ هارون الرشید، بین امین و مأمون اختلاف افتاد و فتنه ها شدت یافت و عقیده به «مخلوق بودن قرآن» پدیدار گشت. در سال 193 ق هارون، خود برای سرکوب شورشی که رافع بن لیث در خراسان برپا کرده بود، حرکت کرد. در راه، بیماری وی
[1] . الاعلام زرکلی، ج 5، ص 358 ; تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 210 ; وفیات الاعیان، ج 4، ص 27 ; تاریخ طبری، ج 8 ، ص 242 ـ 341 ; تاریخ بغداد، ج 12، ص 334 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 172 و 200 ; مروج الذهب، ج 3، ص 268.
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 436