نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 446
به مکه فرستاد تا پیمانِ ولایت عهدی راکه پدرش بر کعبه آویخته بود، بیاورد و آن گاه آن پیمان را پاره کرد. پس از آن لشکری به فرماندهی علی بن عیسی بن ماهان برای جنگ با مأمون به خراسان فرستاد. مأمون نیز لشکری به فرماندهی طاهر بن حسین برای مقابله با او اعزام داشت. در جنگ خونینی که بین دو لشکر رخ داد، علی بن عیسی کشته شد. پس از این پیروزی، طاهر به همراه لشکریان خود از راه اهواز به طرف بغداد حرکت کرد. او از ناحیه جنوب و هرثمة بن أعین نیز از شمال، بغداد را محاصره کردند. در نتیجه، بغداد سقوط کرد و امین در سال 198 ق کشته شد. مدت حکومتش 5 سال و عمرش 28 سال بود.
امین شخصی نیرومند و شجاع بود، امّا سوء تدبیر، اسراف فراوان و رأیی ضعیف داشت. به لهو و لعب می پرداخت و از تدبیر امور مملکتی، باز می ماند. ابونواس در مرگ او مرثیه هایی سرود که سرشار از سوز و گداز و اندوه است. از آن جمله قصیده ای است که در آن می گوید:
«مرگ میان من و محمد را، درهم پیچید; آری برای آن چه مرگ بپیچد، گستراننده ای نیست.
دیگر امید پیوند و وصال نیست; جز اشکی که نجوایم تا زمانی که یاد او را می کنم آن را پی در پی بر گونه هایم جاری می سازد.
پیش از این تنها بیم آن داشتم که بمیرد، اما اینک دیگر چیزی نمانده تا بابت آن بر وی بیمناک باشم.
اگرچه منزل گاه هایی هستند آکنده از مردمانی که ایشان را دوست نمی دارم، اما اینک گورستان ها آباد از آنانی است که دوستدار ایشانم.»[1]
محمد بن اسماعیل مکتوم
محمد بن اسماعیل بن جعفر (صادق) حسینی مطّلبی هاشمی که مذهب اسماعیلیه به پدر او منسوب است ایشان از زمره شیعه امامیه هستند و با شیعه اثناعشریِ تا امام ششم، یعنی امام جعفر صادق متفقند; ولی درباره امام بعد از وی اختلاف دارند. شیعه اثناعشری می گوید: بعد از جعفر صادق، پسرش موسای کاظم، امام است; اما اسماعیلیان معتقدند که امام بعد از جعفر صادق پسرش، اسماعیل است. آنان می گویند: امامت او را پدرش، جعفر صادق تصریح کرده است، ولی اسماعیل قبل از پدرش درگذشت; اما با وجود این، امامت در ذریه او باقی مانده و به پسرش، محمد رسیده و او حق شرعی امامت را داراست.
محمد بن اسماعیل، در مدینه متولد و در آن جا بزرگ شد. چون دید شیعیان اطراف عمویش، موسای کاظم را گرفته اند، مدینه را ترک کرد و به کوفه رفت و مردم را به سوی خود دعوت کرد. هارون الرشید او را فرا خواند، اما محمد به «ری» فرار کرد و در شهر «دماوند» مخفی شد. وی در آن جا ازدواج کرد و صاحب فرزندانی شد و دستور داد که مردم را صریحاً به نام او دعوت نکنند، بلکه با اسم «المستور من اهل البیت» وی را بخوانند. او از ترس عباسیان کنیه «المکتوم» به خود گرفت. وی نزد اسماعیلیان، اولین امام محسوب می شود. دعوت محمد مکتوم، در هند، خراسان و ماوراءالنهر، گسترش یافت و تحت تأثیر عقاید ایرانیان قدیم و افکار هندیان قرار گرفت.
مورخان اسماعیلیه معتقدند که خانواده مکتوم، در کسوت بازرگانان به شام رفته و در شهر «سلیمه» در نزدیکی شهر «حماة» مستقر شدند. امامان برخاسته از این خاندان به سبب حفظ جان، نام خود را مخفی نگه می داشتند و دعوت گران خود را به تمامی سرزمین های اسلامی می فرستادند تا به مردم، ظهورِ قریب الوقوع مهدی منتظر را از نسل اسماعیل بن جعفر صادق و صاحب حق شرعی برای رهبری مسلمانان بشارت دهند. مورخانِ اسماعیلیه، دوره ای را که از امام محمد بن اسماعیل (مکتوم) تا ظهور امام عبیدالله بن مهدیدر سال 296 ق امتداد می یابد، دوره «استتار» می نامند. این استتار به خاطر ترس از آزار خلفای عباسی بود.
مورخان اسماعیلیه، در سلسله ائمه خود، اختلاف دارند; ولی اکثر ایشان ترتیب آنها را بدین صورت ذکر کرده اند: علی بن ابی طالب، حسن بن علی بن ابی طالب، حسین بن علی بن ابی طالب، علی زین العابدین بن حسین، محمد باقر بن علی زین العابدین، جعفر الصادق بن محمد باقر، اسماعیل بن جعفر صادق، محمد بن اسماعیل، عبدالله بن محمد، احمد بن عبدالله، حسین بن احمد که آخرین امام دوره استتار است، و پس از او پسرش، عبیدالله المهدی است که در سال 296 ق در مغرب ظهور کرد و دولت اسماعیلیان را بنا نهاد که به دولت فاطمیان معروف گردید. کاملا روشن نیست که محمد بن اسماعیل، در کجا درگذشت; برخی می گویند: مرگ وی در فرغانه و به نقلی دیگر در نیشابور اتفاق افتاده است.
اسماعیلیان، در دو مرحله به چند گروه تقسیم شدند: مرحله اول در زمان حکومت خلیفه فاطمی، «الحاکم بأمر الله» (386ـ 411 ق) بود. در این دوره، دو مبلغ اسماعیلی به نام های حمزة بن علی فارسی و محمد بن اسماعیل درزی (درزی کلمه ای فارسی است به معنای خیاط) به قاهره آمدند. این دو تن، اصالتاً ایرانی بودند. آنان تحت تأثیر عقاید هند و ایرانیان باستان قرار داشتند که به تناسخ و حلول (انتقال روح از یک جسم به جسم دیگر) قائل بودند. آن گاه به «الحاکم بأمر الله» پیوستند و به او القا کردند که روح خداوند در وی و پیش از او در اسلافش حلول کرده است. از این رو، مردم را به عبادت او دعوت کردند. مصریان علیه آن دو شورش کردند. آن دو به شهرهای شام گریختند و مذهب درزی را ـ که منسوب به کنیه یکی از آن دو (درزی)
[1] . الاعلام زرکلی، ج 7، ص 350 ; تاریخ ابن اثیر،ج 6، ص 95 ; تاریخ طبری، ج 10، ص 124، 163 و 196 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 222 و 241 ; تاریخ بغداد، ج 3، ص 336 ; فوات الوفیات، ج 2، ص 531 ; الکتّاب والوزراء، ص 289 ; مروج الذهب، ج 3، ص 387 ; ابن خلدون، ج 3، ص 189 ; المعارف، ص 384 ; مآثر الانافة فی معالم الخلافة، ج 1، ص 203 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «الامین».
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 446