نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 447
بود ـ تأسیس کردند. به این ترتیب، اولین انشعاب در اسماعیلیان به وجود آمده و درزی ها از آنها منشعب شدند. گروه درزی ها رفته رفته دارای عقاید و آرایی شدند که در نتیجه با عقاید و آرای اسماعیلیان مخالفت ورزیدند.
مرحله دوم تجزیه، بعد از درگذشت خلیفه «المستنصر بالله» ابوتمیم معدّ فاطمی (427 ـ 487 ق) پیش آمد.
المستنصر، امامت بعد از خود را به پسرش، نزار منتقل کرد و چون درگذشت، وزیر وی، افضل بن بدر جمالی، امامت برادر نزار «المستعلی ابوالقاسم احمد بن المستنصر» را ـ که خواهرزاده خودش بود ـ اعلام کرد و حق نزار را نادیده گرفت و به این وسیله، اسماعیلیان به «مستعلیه» و «نزاریه» تقسیم شدند.
اسماعیلیانِ مصر، یمن و برخی از شهرهای سوریه، از اسماعیلیان مستعلیه پیروی کردند و به اسماعیلیان غربیّه معروف شدند تا از اسماعیلیان نزاریه، موسوم به اسماعیلیان شرقی، متمایز باشند.
زمانی که مستعلی در سال 483 ق به خلافت رسید، جوانی بیست ساله بود و تمام امور دولت را در اختیار «افضل» دایی خود قرار داد و خود به عیش و عشرت پرداخت. هنگامی که مستعلی در سال 495 ق درگذشت، پسرش، ابوعلی منصور جانشین او گردید. او در این زمان، پنج ساله بود و تحت سرپرستیِ داییِ پدرش، افضل قرار داشت و سپس تحت قیمومت پسر افضل، احمد بن افضل ـ که هر دو مستبدانه بر مردم حکومت می کردند ـ قرار گرفت.
در سال 524 ق اسماعیلیان، ابوعلی منصور، ملقب به «الآمر» را ترور کردند و امامت را عمویش «حافظ ابومیمون عبدالمجید» به نیابت از او عهده دار شد. اما حافظ بزودی، خود مدعی امامت شد. بعد از او نیز امامان ناتوانی به حکومت رسیدند و اسماعیلیان، پیروان یمنیِ خود را از دست دادند.
علی بن محمد صلیحی در صنعاء، دولتی اسماعیلی معروف به دولت صلیحی تأسیس کرد و بدین ترتیب، دولت مستعلیه جدیدی به پا داشت که تا بعد از انقراض دولت مستعلیه در مصر ـ که در سال 567 ق توسط صلاح الدین ایوبی صورت گرفت ـ استمرار یافت.
صلاح الدین، مردم را به بیعت با «المستضیء» خلیفه عباسی دعوت کرد و به نام او خطبه خواند. بدین وسیله شاخه اسماعیلیانِ مصر منقرض شد و پس از آن هیچ گونه نامی از آن باقی نماند. اسماعیلیان مستعلیه نیز در یمن به حکومت خود ادامه دادند تا سرانجام در سال 511 ق منقرض شدند. آنان در دوران حکومتشان، اسماعیلیه را به اطاعت از طیّب بن «الآمر» فاطمی ـ که بعد از ترور پدرش جانشین او شده بود ـ دعوت کردند) 1( ; از این رو، به دعوت «طیّبیه» معروف شد.
زمانی که دولت صلیحیه منقرض شد، اتباع دولت طیبیه، به تجارت میان یمن و هند پرداختند. تجارت برای آنها زمینه گسترش دعوت اسماعیلیه را در هند خصوصاً در ولایت «گجرات» ـ جنوب شهر «بمبئی» ـ فراهم ساخت. گروهی از زرتشتیان نیز این دعوت را پذیرفتند. تا جایی که تعداد آنها در آن جا فزونی گرفت. این دعوت، میان آنها به نام «بهره» ـ که کلمه ای هندی و قدیمی به معنای تاجر است ـ معروف شد. این جمعیت در قرن دهم هجری، به دو فرقه تقسیم شد: فرقه «بهره داودیه» که منسوبند به قطب شاه داود، داعیِ (مبلّغ) بیست و هفتم از سلسله داعیان فرقه مستعلیه طیبیّه (متوفای 1021 ق) و فرقه بهره سلیمانیه که به داعی (مبلّغ) سلیمان بن حسن که از شناسایی قطب شاه داود امتناع کرد، منسوبند.
اسماعیلیان نزاریه، قائل به امامت نزار بن المستنصر هستند و به عقیده آنان، امامت، حق اوست. از مؤیدان این ادّعا، یکی حسن صباح، مبلغ اسماعیلیان بود که چند سال پیش از وفات «المستنصر» به مصر آمد و از او شنید که پس از خود، امامت را به پسرش، نزار سپرده است.
وقتی حسن به سرزمین خود بازگشت، دولتی تشکیل داد که در تاریخ به نام های گوناگون هم چون: اسماعیلیه، نزاریه، باطنیه، حشّاشیه و نزد غربیها به «سفّاحیه» معروف است. حسن صباح برای دولتش قانونی وضع کرد که با قوانین حاکم بر اسماعیلیان غربی (المستعلیه) کاملا اختلاف داشت.
حسن صباح، رابطه خود را با ائمه اسماعیلیان غربی) 2( قطع کرد و آنان را از بدترین دشمنان خود شمرد و به نابودی آنان اقدام کرد و فداییانی را برای ترور آنها و هر کس که با تعالیم او مخالف بود، اعزام داشت.[1]
پی نوشت ها
[1] . پنج شنبه اول محرم، سال 198 = اول سپتامبر سال 813 ; یک شنبه پنجم جمادی الاول، سال 198 = اول ژانویه سال 814 .
[ 2 ] . الاعلام زرکلی، ج 3، ص 159 ; ابن خلکان ; ج 2، ص 391 ; تاریخ بغداد، ج 9، ص 174 ; شذرات الذهب، ج 1، ص 354 ; لسان المیزان، ج 6، ص 564 ; العبر، ج 1، ص 221 و 226 ; تذکرة الحفّاظ، ج 1، ص 262 ; حلیة الأولیاء، ج 7، ص 270 ; تهذیب التهذیب، ج 4، ص 117 ; الطبقات الکبری، ج 5، ص 497.
[ 3 ] . الاعلام زرکلی، ج 2، ص 240 ; وفیات الاعیان، ج 2، ص 95 ; تاریخ بغداد، ج 7، ص 436 ; ابن منظور، أخبار أبی نؤاس ، ص 15 ; شذرات الذهب، ج 1، ص 345 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 227 ; الفهرست، ص 228 ; طبقات الشعراء، ص 193 ; الأغانی، ج 20، ص 61 به بعد ; خزانة الأدب، ج 1، ص 314 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «ابونواس» ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج 2، ص 24.
[ 4 ] . الأغانی، ج 16، ص 167 ; معجم الادباء، ج 4، ص 207 ; خزانة الأدب، ج 3، ص 55 ; زیدان، تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 93 ; الاعلام زرکلی، ج 3، ص 40.
[ 1 ] . محمد کامل حسین، طائفة الاسماعیلیه، ص 11 ـ 19 (به نقل از کتاب عیون الاخبار) تألیف مبلّغ اسماعیلی، ادریس عماد الدین الحسن و کتاب الفرائض و حدود الدین از جعفر بن حوشب ; فرق الشیعه، ص71 ; الاعلام زرکلی، ج 1، ص258 ; طائفة الاسماعیلیه، ص 46 ـ 64 (به نقل از تاریخ دولة آل سلجوق از عماد اصفهانی) ; الصلیحیین والحرکة الفاطمیة فی الیمن، نوشته دکتر حسین فیض الله همدانی و مانند آن از کتاب ها و مراجعی که مؤلف، در کتاب خود از آنها استفاده کرده است ; محمد ابوزهرة، المذاهب الاسلامیه، ص 93 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «اسماعیلیه».
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 447