responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 458

لؤلؤی

حسن بن زیاد لؤلؤی کوفی منسوب به انصاری قاضی و فقیهی از یاران ابوحنیفه و محمد بن حسن شیبانی بود. وی آگاه به طریق اصحاب رأی بود در سال 194 ق منصب قضاوت کوفه را بر عهده گرفت، امّا چندی بعد، از کار کناره گرفت. وی کتاب های گوناگونی در مذهب ابوحنیفه تصنیف کرد که از جمله آنهاست: أدب القاضی، معانی الایمان، النفقات، الخراج، الفرائض، الوصایا و الأمالی. کتاب های او در مذهب حنفی، از نظر اهمیت، پس از کتاب های محمد بن حسن شیبانی قرار دارند. خود او نیز از جهت اعتبار و وثاقت، نزد رجال حدیث، در مرتبه دوم قرار دارد. او را به خاطر فروش مروارید، لؤلؤی می خواندند.[1]

لئون پنجم

لئون پنجم، فرماندهی بیزانس از تباری ارمنی که لشکریان، در سال813 م پس از خلع میخائیل اول، او را به امپراتوری برگزیدند. او با بلغارها جنگید و پیروزی بزرگی به دست آورد; امّا توطئه گران، او را در سال 820 م کشتند.[2]

نضر بن شُمَیل

ابوالحسن، نضر بن شمیل بن خرشة بن یزید تمیمی مازنی مروزی بصری، از لغت شناسان برجسته و از افراد مورد اعتماد در این رشته و در زمینه لغت های غریب و از پیشوایان حدیث شناخته می شود. وی در مرو به دنیا آمد و همراه پدرش به بصره رفت و در آن جا رشد کرد. مدتی نیز در صحرا و در میان بادیه نشینان رحل اقامت افکند تا عربی را از سخنوران عرب بیاموزد. آن گاه به جمع شاگردان خلیل بن احمدپیوست و از او دانش آموخت و پس از وفات خلیل، کتاب العین او را تکمیل کرد.

در بصره زندگی بر او سخت شد، از این رو به خراسان رفت و در شهر مرو اقامت گزید و منصب قضاوت را بر عهده گرفت. او به عدالت رفتار می کرد لذا شیوه اش مقبول و پسندیده افتاد. نضر تا زمانی که مأمون در مرو اقامت داشت، از راه قضاوت، مالی عظیم به دست آورد. وی را با مأمون حکایات عجیب و کم نظیری است. در جایی با اصلاح یک کلمه، پنجاه هزار درهم از مأمون دریافت کرد و فضل بن سهل نیز به خاطر تصحیح یک حکم که مأمون آن را اشتباه ادا کرده بود، سی هزار درهم دیگر به صله او افزود. این خطای مأمون، زمانی از او سر زد که در حضور نضر این روایت را خواند. «اذا تزوج الرجل المرأة لدینها وجمالها کان فیها سَداد من عوز» و سین «سَداد» را با فتحه تلفظ کرد، در حالی که باید آنرا با کسره می خواند. هنگامی که مأمون فرق این دو را پرسید، گفت: سَداد با فتحه قصد در دین و یا طریقت یا امر را گویند و «سِداد» به کسره، یعنی معاش و هرآن چه با آن چیزی را ببندی و یا پرکنی، سپس به این بیت عرجی شاعر، استشهاد کرد:

«مرا از دست دادند، و چه انسانی را هم از کف دادند، آنکه در روز دشواری و برطرف ساختن کاستی ها کمک کار و یاور است».

او نخستین کسی بود که در خراسان اظهار تسنن کرد. تألیفات او عبارتند از: کتاب فی الصفات والأجناس، کتاب فی الأنواء، کتاب فی المعانی، کتاب فی غریب الحدیث، المدخل الی کتاب العین، کتاب الشمس والقمر و رسالة فی الحروف. او در مرو بدرود حیات گفت.[3]

هشام کلبی

ابومنذر، هشام بن محمد ابی النّضر بن السائب بن بشر یمانی کلبی کوفی، مورخ، نسب شناس و آگاه به اخبار و وقایع و تاریخ عرب بود. وی از پدرش، محمد بن سائب نقل روایت کرد و به تنظیم مجموعه هایی اقدام ورزید و ضمن پرداخت و عنایت به آنها آن مجموعه ها را گسترش داد.

بسیاری از مورخان، مانند طبری، ابنسعد، ابنخلکان، بلاذری به او اعتماد داشتند. ازجمله تألیفات او: جمهرة الأنساب، الاصنام، نسبت الخیل، بیوتات قریش، کتاب البلدان الصغیر، کتاب البلدان الکبیر، کتاب الاقالیم را می توان نام برد. گویند: تألیفات او به 150 کتاب می رسیده است. وی در 79 سالگی درگذشت.[4]

یحیی بن مبارک

ابومحمد، یحیی بن مبارک بن مغیره عدوی یزیدی، معلم «المهدی» در زمان (ولیعهدی) او بود. مهدی، نحو، ادبیات، و انواع قراآت و شعر را نزد او فرا گرفت. او هم چنین معلم هارون الرشید و سپس امین و مأمون بود. یحیی از قاریان بزرگ و در قرائت، جانشین ابوعمرو بن علاء محسوب می شد. به دلیل این که فرزندان یزید بن منصور حمیری ـ دایی مهدی ـ را تعلیم می داد، به یزیدی ملقب شد. کتاب الوقف والابتداء، النوادر فی اللغة و المقصور والممدود، از تألیفات اوست.[5]

پی نوشت ها



[1] . سه شنبه اول محرم سال 204 = 28 ژوئیه سال 818 ; یک شنبه یازدهم رجب سال 204 = اول ژانویه سال 819 .


[2] . الاعلام زرکلی، ج 1، ص 335 ; وفیات الاعیان، ج 1، ص 238 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 12 ; حسن المحاضره، ج 1، ص 305 ; العبر، ج 1، ص 345 ; تهذیب التهذیب، ج 1، ص 359.


[3] . الاعلام زرکلی، ج 3، ص 107 ; مروج الذهب، ج 35، ص 315 ; همان، ج 4، ص 242.


[4] . الاعلام زرکلی، ج 6، ص 249 ; تاریخ بغداد، ج 2، ص 56 73 ; وفیات الاعیان، ج 4، ص 163 ; تذکرة الحفّاظ، ج 1، ص 361 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 9 ; حسن المحاضره، ج 1، ص 303 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 251 ;

[ 1 ] . الاعلام زرکلی، ج 2، ص 205 ; تاریخ بغداد، ج 7، ص 314.

[ 2 ] . ویلیام لانگر، موسوعة تاریخ العالم، حوادث سال 820 م ; دائرة المعارف لاروس.

[ 3 ] . الاعلام زرکلی، ج 8 ، ص 357 ; المعارف، ص 542 ; طبقات النحویین، ص 53 ; الفهرست، ص 77 ; نزهة الالبّاء، ص 111 ـ 116 ; معجم الادباء، ج 7، ص 218 ; انباه الرواة، ج 3، ص 348 ; وفیات الاعیان، ج 5، ص 397 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 255 ; العبر، ص 313 ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج 2، ص 137 ; الادب الجغرافی، ج 1، ص 125.

[ 4 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 87 ; ابن ندیم، الفهرست، ص 140 ; ابن خلدون، ج 2، ص 262 ; وفیات الاعیان، ج 6، ص 82 ; تاریخ بغداد، ج 14، ص 45 ; معجم الادباء، ج 7، ص 257 ; العبر، ج 1، ص 746 ; المعارف، ص 536 ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج 3، ص 30 ; الادب الجغرافی، ج 1، ص 126.


[5] . بغدادی، خزانة الأدب، ج 4، ص 1246 ; وفیات الاعیان، ج 5، ص 397 ; همان، ج 6، ص 183 ; زجاجی، مجالس العلماء، ص 246 ; العبر، ج 1، ص 338 ; الأغانی، ج 21، ص 92 ; تاریخ بغداد، ج 14، ص 146 ; معجم الادباء، ج 7، ص 289 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 4.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 458
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست