responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 484

شورش ها

* شورش بابک خرمدین:

* معتصم، لشکری به سرکردگی اسحاق بن ابراهیم مصعبی به جنگ بابک خرمدین، به همدان فرستاد، آنان بر پیروان بابک خرمدین ضربات سختی وارد ساختند و عده زیادی از آنان را به قتل رساندند. باقی مانده آنان نیز به روم گریختند.

درگذشتگان

* بشر مریسی.

* سند بن علی.* مأمون.

* محمد بن نوح.

بشر مریسی

ابوعبدالرحمان بشر بن غیاث بن ابی کریمه عبدالرحمان مریسی منسوب به قبیله عدی، فقیهی معتزلی بود که با فلسفه آشنایی داشت. گویند: پدر وی یهودی بود. او علم فقه را از استادش ابویوسف فرا گرفت و چون نظر خود را مبنی بر حادث و مخلوق بودن قرآن آشکار ساخت، از سوی استادش ابویوسف طرد شد.

او بنیان گذار فرقه مریسیه بود. پیروان این فرقه به «مریسیه» اشتهار یافتند و معتقد به «ارجاء» می باشند. ارجاء به معنای تأخیر انداختن حکم مرتکب گناه کبیره به روز قیامت است و این که نمی توان در دنیا درباره آنان به دوزخی یا بهشتی بودن حکم کرد.

وی تفکر جهمیه را پذیرفت (به ماده الجهم بن صفوان رجوع شود) و بر اساس آن، به احتجاج و بحث پرداخت و مردم را به آن دعوت کرد. وی به سبب افکار و گفته هایش در زمان هارون الرشید مورد آزار و اذیت واقع شد. او در بغداد در محله ای به نام «درب المریس» زندگی می کرد. (سبب این تسمیه، سکونتش در محله یاد شده بود) او در همین محل، بدرود حیات گفت. (مریس، نانی نازک، آغشته به روغن و خرماست).[1]

سند بن علی

ابوالطیب سند بن علی یهودی، ریاضیدان و اخترشناسی بود که به خدمت مأمون درآمد و به دست او به دین اسلام گروید.

از آثار او می توان المنصلات والمتوسطات، القواطع، الحساب الهندسی، الجمع والتفریق و الجبر والمقابله را نام برد.[2]

مأمون

ابوعباس عبدالله بن هارون الرشید بن محمد مهدی بن عبدالله منصور هاشمی قرشی ملقب به مأمون، هفتمین خلیفه عباسی بود. مادر او، امولدی به نام «مراجل» بود که پس از وضع حمل مأمون درگذشت. وی در رفتار و منش از برجسته ترین حاکمان بود. هم چنین در تدبیر، دانش، بردباری، ادب، زیرکی، دلیری، سروری و بخشندگی سرآمدِ عباسیان بود.

حکومت او از افریقیه تا دورترین نقاط خراسان، سند و ماوراء النهر را در بر می گرفت. وی به سال 198 ق پس از کشته شدن برادرش «محمد امین» خلافت را به دست گرفت. برگزیدن علی الرضا(علیه السلام) فرزند موسای کاظم(علیه السلام) به ولایت عهدی و دامادی خود، نشانه تمایل شدید وی به تشیع بود. سایر عباسیان او را به خاطر این حرکت (ولایت عهدی) و دامادی امام رضا سرزنش کردند و با عموی او «ابراهیم بن مهدی» به عنوان خلیفه بیعت کردند. چون این خبر به مأمون رسید، از مرو (محل حکومت) عازم بغداد گردید. ابراهیم بن مهدی، از بغداد گریخت و پس از هشت سال زندگی پنهانی، خود را تسلیم کرد و مورد عفوِ خلیفه قرار گرفت.

مأمون دانشمندان، فقیهان، محدثان، متکلمان، علمای لغت، صاحبان علم و آشنایان به شعر و علم انساب را مورد تکریم قرار می داد. روزهای یک شنبه را به دادخواهی می نشست. در دوران خلافت او کار ترجمه رونق یافت و کتاب های زیادی از قسطنطنیه و قبرس به «خزانة الحکمة» ـ که حاوی بسیاری از کتاب های یونانی بود ـ آورده شد. مأمون، زمینه آزادی بیان را برای پژوهشگران، متکلمان و فیلسوفان فراهم ساخت. البته تنها سخت گیری شدید او نسبت به مخلوق بودن قرآن را باید استثنا کرد. که نیازی نبود وی خود را درگیر آن سازد.

مأمون در جنگ با روم بر امپراتور، میخائیل دوم پیروز شد و اقدام به ساختن دژ در شهرهای مرزی و شهرهای نظامی کرد تا از حملات رومیان جلوگیری کند. مأمون در 48 سالگی و پس از بیست سال حکومت، در هیجدهم رجب در «بندنون» نزدیک طرسوس وفات یافت. پس از مرگ، او را به طرسوس برده و به خاک سپردند.[3]

محمد بن نوح

محمد بن نوح بن میمون عجلی، محدّث و اهل بغداد بود. زمانی که مأمون در «رقّه» بود، نامه ای به اسحاق بن ابراهیم خزاعی، جانشین و رئیس نظمیه خود، در بغداد نوشت و از وی خواست که محمد بن نوح و احمد بن حنبل را نزد او بفرستد. تا نظر آنان را درباره مسئله مخلوق بودن قرآن جویا شود. هر دوی آنها را سوار بر یک شتر به سوی مأمون ـ که در طرسوس بود ـ فرستادند; ولی محمد بن نوح در این سفر درگذشت و در «عانه» دفن شد.[4]



[1] . الاعلام زرکلی، ج 2، ص 27 ; وفیات الاعیان، ج 1، ص 277 و 465 ـ 469 ; النجوم الزاهره، ج 2، ص 228 ; تاریخ بغداد، ج 7، ص56 ; البدایة والنهایه، ج10، ص281 ; العبر، ج1، ص373 ; التبصیر فی الدین، ج 8 ، ص99.


[2] . قفطی، تاریخ الحکماء، ص 140 ـ 141.


[3] . الاعلام زرکلی، ج 4، ص 287 ; تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 222، 252 ـ 268، 282، 357، 423 و 428 ; سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص 324 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 274 ; العبر، ج 1، ص 375 ; الفهرست، ص 168 ; الکتّاب والوزراء، ص 305 ; مروج الذهب، ج 3، ص 416 ; ابن خلدون، ج 3، ص 493 ـ 499 و 530 ـ 545 ; المعارف، ص 387.


[4] . تاریخ بغداد، ج 2، ص 322 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 272 و 332 ; العبر، ج 1، ص 375.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 484
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست