responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 485

پی نوشت ها


[ 1 ] . دوشنبه اول محرم سال 218 = 27 ژانویه سال 833 ; پنج شنبه پانزدهم ذی الحجه سال 218 = اول ژانویه سال 834 .

[ 2 ] . الاعلام زرکلی، ج 2، ص 27 ; وفیات الاعیان، ج 1، ص 277 و 465 ـ 469 ; النجوم الزاهره، ج 2، ص 228 ; تاریخ بغداد، ج 7، ص56 ; البدایة والنهایه، ج10، ص281 ; العبر، ج1، ص373 ; التبصیر فی الدین، ج 8 ، ص99.

[ 3 ] . قفطی، تاریخ الحکماء، ص 140 ـ 141.

[ 4 ] . الاعلام زرکلی، ج 4، ص 287 ; تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 222، 252 ـ 268، 282، 357، 423 و 428 ; سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص 324 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 274 ; العبر، ج 1، ص 375 ; الفهرست، ص 168 ; الکتّاب والوزراء، ص 305 ; مروج الذهب، ج 3، ص 416 ; ابن خلدون، ج 3، ص 493 ـ 499 و 530 ـ 545 ; المعارف، ص 387.

[ 5 ] . تاریخ بغداد، ج 2، ص 322 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 272 و 332 ; العبر، ج 1، ص 375.

سال 219 ق = 833 ـ 834 م

رویدادها

* معتصم، ولایت مصر و نیز نیابت خود را به «اشناس» (سردار ترک) تفویض کرد و به او اختیارِ تعیین حاکم داد. پس از آن، موسی بن ابی العباسِ ثابتِ حنفی از سوی « اشناس» به حکومت مصر منصوب شد.

* معتصم، احمد بن حنبل را در مورد مسئله خلق قرآن آزمود و چون او از پاسخِ مورد نظر معتصم طفره رفت، خلیفه دستور داد تا او را تازیانه بزنند. او زیر ضربات تازیانه از هوش رفت و با بدن زخمی و دست و پا بسته به زندان افکنده شد.

* معتصم با برکناری سربازان عرب، ترکان را جایگزین آنها کرد.

* عبدالرحمان اوسط، حاکم اندلس، فضا و ساختمانِ مسجد قرطبه را گسترش داد.

وقایع نظامی

جنگ ها و پیروزی ها

* دریای مدیترانه: زهیر بن عون، حاکم سیسیل، فرماندهی یورش به شرق سیسیل را به عهده گرفت و دو شهر «تارومینا» و «مسیّنا» را فتح کرد. ناوگان اغلبی، «جِنُوا» را مورد تهاجم قرار داد.

شورش ها

* اندلس: شورش ساکنان شهر طلیطله علیه عبدالرحمان اوسط، سرکوب و جمع زیادی از اهالی شهر، کشته شدند.

* شورش زطّ : عجیف بن عنبسة به دستور معتصم، به جنگ «زطّ»ها رفت. آنان از سال 201 ق راه ها و روستاهای جنوب عراق را در اختیار داشتند.

عجیف، آب را بر آنان بست و با محاصره آنها، عده زیادی از ایشان را اسیر کرد و به بغداد برد.

درگذشتگان

* حُمْیَدی.

* فضل بن دکین.

* محمد بن قاسم علوی.

حُمْیَدی

عبدالله بن الزبیر حُمْیَدی قرشی اسدی از اهالی مکه بود. همراه امامشافعی مکه را به قصد مصر ترک کرد و تا زمان فوت شافعی ملازم و همراه او بود. پس از آن، برای فتوا در مسائل دینی به مکه بازگشت. بخاری از او حدیث نقل می کرد. او هم چنین رئیس پیروان سفیان بن عیینه است. حُمْیَدی در مکه درگذشت.(2)

فضل بن دکین

ابونعیم، عمرو بن حمّاد (منسوب به بنی تمیم) معروف به «مِلائی» بود، چرا که وی فروشنده «ملاء» (نوعی چادر زنانه) بود. او محدث، حافظ قرآن و از مردم کوفه بوده و بخاری از وی نقل حدیث کرده است. او شیعه بود و طائفه «دکینیه» به او منسوبند. در زمان او، مأمون افراد را در مورد مخلوق بودن قرآن می آزمود.

امیر کوفه، «فضل» را طلبید و نظر وی را در مورد این مسئله پرسید. وی در پاسخ گفت: من روزگاری در کوفه بودم که در آن بیش از هفتصد شیخِ عالم; چون اعمش وجود داشت که همگی می گفتند: قرآن، کلام خداوند است، این است حقیقت و گردن من از مویی باریک تر (در برابر حق). وی در 99 سالگی وفات یافت.(3)

محمد بن قاسم علوی

ابوجعفر محمد بن قاسم بن علی بن عمر بن الحسین بن علی بن ابی طالب، به خاطر پوشیدن لباس های پشمینِ سفید رنگ، به صوفی شهرت یافت. وی عالم به احکام دین، فقیه و نیز زاهد بود. نظریات وی، با آرای «زیدیه جارودیه» موافق بود.

در کوفه علیه معتصم شورید و از آن جا به خراسان رفت. در آن جا فعالیت خود را (علیه معتصم) از سر گرفت و مردم زیادی با وی بیعت کردند. والی خراسان «عبدالله بن طاهر بن حسین» توانست پس از چند درگیری وی را در سال 219 ق با غل و زنجیر به بغداد بفرستد. در آن جا معتصم او را در یکی از اتاق های کاخ خود زندانی کرد. اما محمد، از راه دریچه ای گریخت. گویند وی تا زمان وفاتش در

[ 1 ] . جمعه اول محرم سال 219 = شانزدهم ژانویه سال 834 ; جمعه 26 ذی الحجه سال 219 = اول ژانویه سال 835 .

[ 2 ] . الاعلام زرکلی، ج 4، ص 219 ; تذکرة الحفّاظ، ج 2، ص 413 ; العبر، ج 1، ص 377.

[ 3 ] . الاعلام زرکلی، ج 5، ص 353 ; تاریخ ابن اثیر، رویدادهای سال 319 ; تاریخ بغداد، ج 12، ص 346 ; العبر، ج 1، ص 377 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «ابن دکین».

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 485
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست