نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 487
محتاج ساخته که حرف دیگران برایش تکرار شود تا بفهمد (کنایه از شدت پیری)».
عبدالله نیز او را از خدمت معاف داشت. وی در راه بازگشت به سال 220 ق در 84 سالگی درگذشت.[1]
ابوعلی خیّاط
ابوعلی یحیی بن غالب خیاط از برجسته ترین ستاره شناسان زمان خود بود. نویسندگان اروپایی در کتاب های خود از او با نام «بوهلی» یاد کرده اند. وی چند کتاب در علم اخترشناسی نوشته است.[2]
ریّاشی
ابوجعفر محمد بن یسیر ریّاش از غلامان ابن ریّاشی (از قبیله بنی خثعم) و اهل بصره بود. او شاعری بذله گو و شیفته شراب بود که اشعاری روان، دلپذیر و با طراوت می سرود. بیشتر اشعارش در زمینه هجو، توصیف و غزل است. البته اشعار حکیمانه ای نیز از این قبیل دارد:
«چه چیزی تو را بر آن می دارد که شب ها و روزها در تلاش باشی; گاه در بیابان و گاه بر سینه امواج سفر کنی؟
چه بسیارند افرادی که در طلب روزی گام ها را کوتاه برداشتند (کنایه از کمتر تلاش کردن) اما روزیِ شان به آسانی به دستشان رسید.
هر چند که خواسته ات به تأخیر افتد نا امید مشو; چه اگر از صبر و شکیبایی کمک جویی، گشایش حاصل خواهد شد.
هرگاه که درها بر تو بسته شوند; این شکیبایی است که درهای بسته را می گشاید.
سزاوارتر این است که صابر، حاجتش را دریابد و البته که کوبنده در به درون راه می یابد.
پس برای گام هایت جایی محکم پیدا کن; چرا که هر کس از روی غرور بر جای لغزنده ای قدم نهد، بی شک سقوط می کند.
این آب زلالی که می نوشی، فریبت ندهد; چه بسا که با تیرگی درآمیخته باشد.»
هم چنین این بیت از اوست:
«گرفتاری ها و مصیبت ها هرگاه بیایند، جملگی می آیند، ولی شادی و سرور را می بینی که فقط گه گاهی روی می نمایند».[3]
عتّابی
ابوعمرو، کلثوم بن عمرو ایّوب عتابی تغلبی (که نسبتش عتابی به نیای بزرگش، مالک بن عتّاب از قبیله تغلب برمی گردد)، شاعری ادیب، نویسنده ای بلیغ که در سبک نگارش و به نظم آوردن کلام مهارت داشت.
او در قنّسرین بالیده و سپس به بغداد رفت و مصاحبت برمکیان و پس از آن، طاهر بن حسین را برگزید. او به خاطر تعریف و تمجید برمکیان از وی نزد هارون الرشید، مقام و موقعیت ممتازی به دست آورد و آن چنان مورد توجه یحیای برمکی قرار گرفته بود که «یحیی» به فرزندش گفت: «اگر توانستید علاوه بر آثار علمی و اشعار ابوعمرو «کلثوم»، برجستگی های فردی وی را بنویسید، خواهید دید که او منحصر به فرد است».
وی به وسیله یحیی بن اکثم، به مأمون معرفی و از جایگاه خاصی برخوردار شد. او هم چنین از احترام و ستایش بزرگان و امیران بهره مند بود. وی در نوشته هایش به حسن اعتذار شهرت داشت. از تألیفات وی می توان: کتاب المنطق، کتاب الآداب، کتاب الفنون الحکم، کتاب الالفاظ، کتاب الخیل و چند اثر دیگر را نام برد.[4]
عفان بن مسلم
ابوعثمان عفّان بن مسلم بن عبدالملک صفار بصری از حافظان حدیث و راویان مورد اعتماد بود. وی از مشایخ و صاحب نظران برجسته اسلامی به شمار می رود.
هنگامی که مأمون مسئله خلق قرآن را اظهار نمود دستور داد که از ابوعثمان درباره مخلوق بودن قرآن نظر بخواهند و اگر پاسخ ندهد حقوق او را ـ که پانصد درهم در ماه بود ـ قطع کنند. وی در پاسخ این سؤال این آیه را تلاوت کرد: (وفی السماء رزقکم وما توعدون)[5] و بدون پاسخ گویی خارج شد. او اولین کسی بود که در قضیه خلق قرآن مورد آزمون قرار گرفت. او سرانجام در 86 سالگی از دنیا رفت.[6]
عمر بن ادریس
عمر بن ادریسِ (دوم)، فرزند ادریسِ (اول) بن عبدالله علوی، فرمان روایی از ادریسیان و ساکن مغرب دور بود. برادرِ او محمد منتصر پس از مرگ پدر، جانشین او شد و شهر «فاس» را مقرّ خود ساخت و بقیه کشور را میان دوازده برادر خود تقسیم کرد. در این تقسیم، سرزمین «صنهاجه» و «غمارة» به عمر رسید.
با امتناع قاسم (برادر عمر) از سرکوبی برادرش عیسی، که علیه محمد شورش کرده بود، عمر به این مأموریت تن داد. او در مقابله با عیسی، توانست وی را مغلوب سازد. پس از آن به جنگ برادرش
[1] . طبقات الشعراء، ص 186 ; معجم الادباء، ج 6، ص 95 ; فوات الوفیات، ج 2، ص 233 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 32 ; الأغانی، ج 11، ص 5.
[2] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 204 ; ابن ندیم، ص 276.
[3] . الأغانی، ج 14، ص 17 ـ 50 ; ابن المعتز، طبقات الشعراء، ص 820 ; جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیه، ج 2، ص 102.
[4] . طبقات الشعراء، ص 261 ; الأغانی، ج 13، ص 109 ; الفهرست، ص 175 ; تاریخ بغداد، ج 12، ص 488 ; وفیات الاعیان، ج 4، ص 122 ; مروج الذهب، ج 4، ص 15 ; معجم الادباء، ج 6، ص 212 ; فوات الوفیات، ج 2، ص 284 ; الاعلام زرکلی، ج 6، ص 89 ; الکتّاب والوزراء، ص 262 ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ص 175 ; اعتاب الکتّاب، ص 92 ; جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیه، ج 2، ص 103.
[5] . الذاریات (51) آیه 22 : و رزق شما و هر چه به شما وعده داده شده در آسمان است.
[6] . الاعلام، ج 5، ص 34 ; تاریخ بغداد، ج 12، ص 269 ; العبر، ج 1، ص 38.
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 487