نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 489
محمد بن ادریس دوم
محمد، پس از مرگ پدرش، ادریس دوم ـ که در سال 213 ق روی داد ـ جانشین وی شد و لقب «المنتصر» به خود داد. او توصیه مادربزرگش «کتره» را پذیرفت و حکومت ادریسیان را، میان دوازده برادرش تقسیم کرد. سهم او از حکومت، شهر «فاس» و توابعش بود. برادرش عیسی به قصد تسلّط بر حکومت، علیه محمد دست به شورش زد. محمد از برادرش قاسم خواست تا با عیسی به کارزار بپردازد، ولی وی از این کار امتناع کرد. محمد خواسته خود را با برادرش، عمر در میان گذاشت. عمر این تقاضا را پذیرفت و به جنگ با عیسی روی آورد. پس از غلبه بر وی، بر مناطق تحت حکومت برادرش (عیسی) دست یافت. پس از آن با قاسم به جهت خودداری از رویارویی با عیسی به نبرد پرداخت و با ضمیمه کردن شهرهای تحت امر عیسی و قاسم به قلمرو خود، توانست مملکت خود را توسعه دهد.
عمر به سال 220 ق وفات یافت. شش ماه پس از مرگ وی، برادرش امام محمد بن ادریس نیز به سال 221 ق درگذشت. در میان فرزندان به جای مانده از محمد، پسری به نام علی وجود داشت که تنها نه سال از عمر وی می گذشت. علی بن محمد، به دلیل بهره گیری از مربیان دلسوز و در اثر حسن تربیت، اخلاق نیکویی پیدا کرد. علی در سال 223 ق درگذشت. بعد از او برادرش، یحیی بن محمد بن ادریسبه حکومت رسید. در دوران کوتاه حکومت وی، مملکت مسیر شکوفایی و ترقی را طی کرد. پس از وی نیز فرزندش یحیی (دوم)جانشین پدر شد. اما به سبب بی بند و باری و هرزه درایی، مردم فاس او را از حکومت خلع کرده، علی بن عمر بن ادریس (دوم) را به فاس دعوت کردند.
علی بعد از پدرش (عمر) حکومت «طنجه» و «ریف» را به عهده داشت و چون به «فاس» آمد، مردم فاس با او به عنوان امام بیعت کردند. بدین ترتیب حکومت از فرزندان محمد بن ادریس به فرزندان عمر بن ادریس منتقل شد.[1]
موسای برمکی
موسی بن یحیی بن خالد برمکی، امیر «سند» و از دولتمردان حکومت عباسی بود وی نخست همراه با غسّان بن عبّاد در سرزمین سند بود. در سال 216 ق پیش از بازگشت غسان به عراق، مأمون در نامه ای که به غسان نوشت، از او خواست تا موسی را به ولایت سند بگمارد.
موسی توانست با روشی خوب و مقبول تا هنگام مرگش ـ که در سال 221 ق رخ داد ـ بر آن سامان حکومت کند. پس از وی پسرش، عمران بن موسی جانشین او شد.[2]
پی نوشت ها
[1] . یک شنبه اول محرم سال 221 = 26 دسامبر سال 835 ; شنبه هفتم محرم سال 221 = اول ژانویه سال 836 .
[2] . القفطی، ص 117 ; تاریخ الادب الجغرافی، ص 73 و 76 ; قدری طوقان، تراث العرب العلمی، ص 96 ; ابن ندیم، ص 384.
[ 3 ] . تهذیب التهذیب، ج 6، ص 30 ; وفیات الاعیان، ج 3، ص 40 ; تذکرة الحفّاظ ; شذرات الذهب، ج 2، ص 49.
[ 4 ] . البیان المغرب، ج 1، ص 211 ; ابن خلدون، ج 4، ص 29 ـ 30.
* افشین، پس از جنگ با بابک خرمدین، یکی از نزدیکان خویش، به نام «منکجور» را به جای خود، بر آذربایجان گماشت.
بلایای طبیعی
شیوع طاعونِ نابودکننده در بصره.
وقایع نظامی
شورش ها
* شورش بابک خرمدین: شورش بابک خرمدین توسط افشین سرکوب شد. وی بابک و برادرش را در غل و زنجیر به نزد معتصم فرستاد. و بر شهر «بذّ» که مرکز حکومت بابک بود، چیره شد.
حملات رومیان
* «تئوفیل» امپراتور روم، همراه با لشکری بزرگ، شهرهای «زبطره» و «ملطیه» را مورد تهاجم قرار داد.
هدف او از این حمله، سرگرم کردن نیروهای اسلامی بود تا بدین وسیله بتواند از فشار لشکر مسلمانان، علیه شورش بابک کاسته و از سقوط و نابودی شورشیان جلوگیری کند.
پی نوشت ها
[ 1 ] . پنج شنبه اول محرم سال 222 = چهاردهم دسامبر سال 836 ; دوشنبه نوزدهم محرم سال 222 = اول ژانویه سال 837 .
سال 223 ق = 837 ـ 838 م
رویدادها
* بابک و برادرش دست بسته به سامرا رسیدند. به دستور معتصم، آنها را کشته و به دار آویختند.
* معتصم به افشین به سبب سرکوبی شورش بابک و دست گیری او و برادرش، پاداشی که شامل دو حمایل جواهرنشان و مال و ثروت فراوان بود عطا کرد.
* معتصم لشکری بزرگ و نیرومند، جهت جنگ با رومیان فراهم ساخت تا انتقام مسلمانان ساکن «زبطره» و «ملطیه» را از رومیان
[ 1 ] . البیان المغرب، ج 1، ص 211 ; ابن خلدون، ج 4، ص 29 ـ 30.