نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 496
درگذشتگان
* ابودلف عجلی.
* ابو عقال اغلب بن ابراهیم.* افشین.
* زکریا طیفوری.
* عمران برمکی.
* عنان ناطفیه.
* عیسی بن صبیح.
* فوطی.
ابودلف عجلی
ابودلف، قاسم بن عیسی بن ادریس از قبیله بنی عجل و در بذل و بخشندگی پیش تاز، بزرگ و سرور قومش بود. و در شمار فرماندهان ارجمند و دلاور قرار داشت.
هارون الرشید او را برمناطق «جبل» گمارد. او بعدها از سرداران مأمون و معتصم شد.
در مورد ادب و شجاعت او، حکایاتِ فراوان وجود دارد. شعرا درباره او مدیحه سرایی کرده اند. از تألیفات او سیاسة الملوک، البزأة والصید و کتاب السلاح است.[1]
ابوعقال اغلب
ابوعقال، اغلب بن ابراهیم بن اغلب ملقّب به خزر، چهارمین فرمان روای اغلبیان افریقیه بود. او در سال 223 ق پس از درگذشت برادرش زیادة الله بن ابراهیم جانشین وی شد. دوران حکومت وی، دوران آرامش بود. این آرامش تنها با شورش خوارج در منطقه «قفصه» و «قسطیلیه» (کاستیل) در سال 234 ق بر هم زده شد.
از این رو، اغلب، لشکری به فرماندهی عیسی بن ربعان ازدی به سوی شورشیان فرستاد و آنان را به تسلیم و فرمان برداری واداشت. ابوعقال «سیسیل» را مورد توجه قرار داد و در سال 224 ق در حمله ای دریایی، توانست تعدادی از دژهای «سیسیل» را فتح کند. وی هم چنین در یک درگیری دریایی که با ناوگان بیزانسی داشت، بر آنان پیروز شد. او در سال 226 ق درگذشت و پسرش ابوعباس محمد بن اغلب بن ابراهیم، جانشین وی شد.[2]
افشین
حیدر بن کاووس، معروف به افشین از نژاد ترک بود. نیاکان او که همگی افشین لقب داشتند، حاکمان «اشروسنه» ماوراء النهر (ترکستان) بودند. افشین از سرداران بزرگ زمان مأمون و معتصم به شمار می رفت. وی به شجاعت، دلاوری و مهارت در فنون جنگی شهرت داشت.
او در سال 213 ق معتصم را در سفر به مصر همراهی کرد. وقتی معتصم به ولایت مصر رسید تا شورش های آن سامان را از بین ببرد. افشین را جهت سرکوبی شورش دلتا گسیل داشت. افشین شورش را سرکوب کرد و سران شورش را نزد معتصم برد و معتصم فرمان داد تا سر از تن ایشان جدا کنند. چون معتصم به خلافت رسید، افشین را برای سرکوبی فتنه بابک به مقابله با او فرستاد. او شورش مذکور را نیز سرکوب کرد و بابک را در غل و زنجیر نزد معتصم فرستاد. بابک در سامرا کشته و به دار آویخته شد. افشین انتظار داشت به پاس قلع و قمع شورش بابک، به ولایت خراسان برسد.
گویند وی، مازیار را به شورش علیه معتصم تحریک کرد تا زمینه برای افشین آماده گردد. افشین گمان می کرد معتصم، سرکوب کردن شورش مازیار را به وی موکول و ولایت خراسان را به او تفویض خواهد کرد، اما حسودان این شایعه را از زبان افشین منتشر کرده بودند تا جایی که معتصم عزم دست گیری او کرد. از این رو، افشین از خلیفه دوری گزید وآنان این اقدام افشین را دلیل بر صحت ادعای خویش دانستند.
گفته اند که قاضی احمد بن ابی دؤاد، این توطئه را علیه او طرح ریزی کرد. هم چنین گفته اند: مازیار پس از دست گیری، به تحریک افشین برای شورش اقرار کرد. این جا بود که معتصم دادگاهی به ریاست وزیرش عبدالملک بن زیّات و عضویت احمد بن ابی دؤاد و اسحاق بن ابراهیم مصعبی، رئیس نظمیه بغداد برپا کرد. در این محاکمه افشین را به جرم اتهامات وارده به مرگ محکوم نمودند. طبری ماجرای این محاکمه را به تفصیل نقل کرده است.
معتصم، زندانی اختصاصی در کاخ «جوسق» ساخت و افشین را در آن افکند و آب و خوراک را از او دریغ داشت تا درگذشت. برخی نیز گویند: معتصم، او را کشت، آن گاه او را در کنار بابک خرمدین به دار آویخت. افشین از نظر فرهنگ و دانش سرآمد بود و تعداد زیادی کتاب کمیاب در اختیار داشت.[3]
زکریای طیفوری
زکریا بن اسرائیل، طبیب فتح بن خاقان، وزیر متوکل که پیش از آن در خدمت افشین سردار لشکر معتصم بود. وی افشین را در سفری که به جنگ بابک می رفت، همراهی کرد. هم چنین از افشین خواست تا داروگران را بیازماید تا در میان این جماعت سره از ناسره و دین دار از بی دین باز شناسانده شود.
او به افشین یادآور شد که مأمون نیز به درخواست «یوسف لَقَوه کیمیایی» (کیمیاگر) داروفروشان را آزموده است. آن وقت که به
[1] . الاعلام زرکلی، ج 6، ص 13 ; وفیات الاعیان، ج 4، ص 73 ; الأغانی، ج 8 ، ص 248 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 57 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 294 ; مروج الذهب، ج 3، ص 474.
[2] . البیان المغرب، ج 1، ص 107 ; تاریخ ابن اثیر، ج 5، ص 253 ; ابن خلدون، ج 4، ص 428 و 442.
[3] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 11 ـ 111 ; فتوح البلدان، ص 453 و 463 ; اخبار الطوال، ص 405 ; وفیات الاعیان، ج 1، ص 82 ; العبر، ج 1، ص 395 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 285 ; تاریخ ابن اثیر، ج 5، ص 205 ; همان، ج 6، ص 320، 445 و 517 ; النجوم الزاهره، ج 3، ص 236 و 247 ; ابن خلدون، ج 3، ص 548 و 568.
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 496