نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 509
ابن زیات
ابوجعفر، محمد بن عبدالملک بن ابان بن ابی حمزه معروف به ابنزیات، وزیر معتصم بود. وی به لغت و ادب تسلط داشت و از باهوش ترین مردم و داناترین اشخاص به شیوه مدیریت کلان و اداره کشور بود. وی تکیه گاه معتصم و واثق در مسائل خطیر مملکتی بود کارهای مربوط به وزارت را چنان با کاردانی سامان می داد که در این خصوص بین همگنان پیش خود ممتاز بود. ولی با این حال، او فردی زورگو و متکبر بود.
گویند: تنوری از آهن ساخته بود که اطراف آن، میخ های تیزی رو به داخل داشت که همانند نوک شمشیر کشیده بود . او زندانیان و عاملان دیوان را که گمان می رفت اموالی از دولت اختلاس کرده باشند با آن، شکنجه می کرد. هنگامی که واثق وفات یافت، ابنزیات بر آن شد تا فرزند واثق را به خلافت برساند; ولی «وصیف» سردارِ ترک نسبت به جانشینیِ فرزند واثق به دلیل خردسالی او مخالفت رد و در نتیجه، بیعت به نام متوکل علی الله، برادر واثق صورت گرفت.
چون متوکل به خلافت رسید، بر ابنزیّات خشم گرفت و پس از مصادره دارایی او، وی را با گذاردن در مانند همان تنوری که او برای شکنجه دیگران تدارک دیده بود شکنجه داد. و او در اثر آن شکنجه ها درگذشت. او به هنگام وزارت، ممدوح شاعران بود; از جمله ابوتمّام درباره اش چنین سرود: «با دولت و حکومتِ خلیفه، ستون های دین قوام یافت پس با تو، (ای وزیر) ادب و دانش استوار باد.»
بحتری نیز در قصیده ای او را چنین ستود:
«من خلق را می بینم ـ که از سروران و فرودستان ـ که بر فضیلتِ تو اتفاق نظر دارند.
دانشمندان دانش تو را شناختند و جهّال به پیروی از آگاهان به آن معترف شدند.»
ابوعبدالله، محمد بن سماعة بن عبدالله بن هلالی تمیمی، محدّث، اصولی و فقیه بود. از لیث بن ابی سعد، ابویوسف و محمد بن حسن نقل حدیث کرد و فقه را از ابویوسف و محمد بن حسن فرا گرفت. وی مطالب کتاب النوادر را از ابویوسف و محمد بن حسن برگرفت.
منصب قضاوتِ دستگاه هارون الرشید را در بغداد به عهده گرفت. از تألیفات وی می توان کتاب آداب القاضی، النوادر و المحاضر والسجلات را نام برد. او با بیش از یک صد سال عمر در بغداد درگذشت.[2]
یحیی بن معین
ابوزکریا، یحیی بن معین بن عون بن زیاد، منسوب به قبیله بنی مرّه از مردم بغداد بود. او از بزرگان حدیث و مورّخ رجال حدیث به شمار می رفت. ذهبی از او به «سید الحفاظ» یاد می کند. او در زمان خود آگاه ترین شخص در جرح و تعدیلِ راویان حدیث بود و در این مورد، محل رجوع همگان بود. وی از فقه ابوحنیفه پیروی می کرد. امام بخاری درباره او چنین می گوید: «جز در محضر یحیی بن معین، هرگز خود را کوچک نیافتم.» امام احمد بن حنبل نیز درباره اش اظهار می دارد: «هر حدیثی که یحیی بن معین راوی آن را نشناسد، حدیث نیست.» ابنمدینی می گوید: «تمام دانش مردم به یحیی بن معین منتهی می شود.»
زمانی که وی عازم حج بود در 75 سالگی در مدینه بدرود حیات گفت. او را در همان موضعی که رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) را غسل داده بودند، غسل دادند.[3]
پی نوشت ها
[1] . چهارشنبه اول محرم سال 233 = 17 اوت سال 847 ; یک شنبه بیستم جمادی الاول، سال 233 = اول ژانویه سال 848 .
[2] . الاعلام زرکلی، ج 7، ص 126 ; وفیات الاعیان، ج 5، ص 94 ـ 101 ; الأغانی، ج 20، ص 46 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 78 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 37 ; الفهرست، ص 177 ; العبر، ج 1، ص 414 ; تاریخ طبری، ج 9، ص 156 ; تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 36 ; تاریخ بغداد، ج 2، ص 342 ; اعتاب الکتّاب، ص 133 ; خزانة الأدب، ج 1، ص 215 ; ابن خلدون، ج 3، ص 579 ; امراء البیان، ج 1، ص 278.
[3] . الاعلام زرکلی، ج 7، ص 23 ; تهذیب التهذیب، ج 9، ص 204 ; تاریخ بغداد، ج 5، ص 341.
[ 4 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 228 ; تاریخ بغداد، ج 14، ص 177 ; تذکرة الحفّاظ، ج 2، ص 429 ; العبر، ج 1، ص 415 ; وفیات الاعیان، ج 6، ص 139 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 79 ; مروج الذهب، ج 4، ص 12 ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج 3، ص 161.
سال 234 ق = 848 ـ 849 م
رویدادها
* متوکل، نظریه مخلوق بودن قرآن را بیهوده دانست و بحث و جدل درباره آن و هم چنین امتحان افراد را نهی کرد. آن گاه تمامی کسانی را که به همین خاطر زندانی شده بودند، آزاد ساخت. سنت گرایان او را در این مورد ستوده و او را زنده کننده سنت خواندند.
* متوکل بر سردار ایتاخ خشم گرفت و او را با دو فرزندش، مظفر و منصور راهی زندان کرد.
* درگذشت علی بن محمد ادریسی و نصب برادرش، یحیای اول در راس دولت ادریسیان به جای او.
* سستی و ازهم پاشیدگی دولت ادریسیان ادامه یافت، تا سال 305 ق که عبیدیان بر آنها چیره شدند، ادامه داشت.
[ 1 ] . الاعلام زرکلی، ج 7، ص 126 ; وفیات الاعیان، ج 5، ص 94 ـ 101 ; الأغانی، ج 20، ص 46 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 78 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 37 ; الفهرست، ص 177 ; العبر، ج 1، ص 414 ; تاریخ طبری، ج 9، ص 156 ; تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 36 ; تاریخ بغداد، ج 2، ص 342 ; اعتاب الکتّاب، ص 133 ; خزانة الأدب، ج 1، ص 215 ; ابن خلدون، ج 3، ص 579 ; امراء البیان، ج 1، ص 278.
[ 2 ] . الاعلام زرکلی، ج 7، ص 23 ; تهذیب التهذیب، ج 9، ص 204 ; تاریخ بغداد، ج 5، ص 341.
[ 3 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 228 ; تاریخ بغداد، ج 14، ص 177 ; تذکرة الحفّاظ، ج 2، ص 429 ; العبر، ج 1، ص 415 ; وفیات الاعیان، ج 6، ص 139 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 79 ; مروج الذهب، ج 4، ص 12 ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج 3، ص 161.
[ 4 ] . یک شنبه اول محرم سال 234 = پنجم اوت سال 848 ; سه شنبه دوم جمادی الاخر سال 234 = دهم ژانویه سال 849 .
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 509