responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 510

وقایع نظامی

جنگ ها و فتوحات

* دریای مدیترانه: ناوگان اندلسی، جزایر «بلیار» را که شامل «میورقه»، «منورقه» و «یابسه» بود، مورد تهاجم قرار داد و آنها را ضمیمه دولت اسلامی امویان در اندلس کرد. پیش از این، مناطق یاد شده زیر نفوذ و سلطه حکومت مذهبیِ روم بودند.

* سیسیل: مسلمانان به شهر قصریانه (Castrumenna) یورش بردند.

شورش ها

* آذربایجان: یکی از سرداران لشکر به نام محمد بن بعیث سر به شورش برداشت و در قلعه «مرندِ» آذربایجان پناه گرفت. «بغا»ی بزرگ روانه جنگ با او شد و وی را پس از دست گیری نزد متوکل آورد. محمد در نهایت، با اعلان توبه در حضور خلیفه مورد عفو واقع شد.

* افریقیه: عمرو بن سلیم تجیبی معروف به «قُویع»، علیه محمد بن اغلب امیر افریقیه سر به شورش برداشت و بر تونس مسلّط شد. چندی بعد، شورش او سرکوب گردید و تونس از دست وی آزاد شد، ولی به او دست نیافتند. و او دو سال دیگر پس از این واقعه، هم چنان به شورش خود ادامه داد تا این که «محمد بن اغلب» نیرویی را به فرماندهی «خفاجة بن سفیان» به سوی او فرستاد و پس از نبردی شدید، خفاجه بر قویع چیره شد و او را کشت.

درگذشتگان

* ابن مدینی.

* جعفر بن مبشر.

* یحیای لیثی.

ابن مدینی

ابوحسن، علی بن عبدالله بن جعفر بن نجیح منسوب به قبیله تمیم و سعد از مردم بصره و سرآمدِ محدثان زمان خویش بود. بخاری می گوید: جز در محضر یحیی بن معین و ابنمدینی کسی خودش را کوچک نمی شمرد. بخاری روایات زیادی را از ابنمدینی در صحیح خود نقل کرده است.[1]

جعفر بن مبشّرابومحمد، جعفر بن مبشّر بن احمد بن محمد ثقفی، از پیشوایان معتزله بود. او مکتب اعتزال را از ابوالهذیل آموخت و به پرهیزگاری و دانش شهرت یافت. زکات را ـ هر چند کم بود ـ از یاران می پذیرفت; ولی هدایای سلطان را ـ هر چند که زیاد بود ـ ردّ می کرد. گویند: الواثق بالله خلیفه عباسی، عطیه ای به مبلغ ده هزار درهم برای وی فرستاد. او این مبلغ را رد کرد. ولی یکی از یارانش دو درهم برایش برد و او پذیرفت. وقتی علت را از او جویا شدند، گفت: آنهایی که ده هزار درهم فرستادند، خود نیازمندتر به آنند و من مستحق این دو درهم هستم و به سبب نیازی که به آن دارم، خداوند آن را بدون این که درخواستی کرده باشم، برایم فرستاد، پس خداوند به وسیله آنها مرا از شبهه و حرام بی نیاز ساخت.

احمد بن ابی دؤاد از وی خواست تا منصب قضاوت را بپذیرد، اما او از پذیرفتن آن خودداری کرد. در مقام علم و عمل به مرحله ای از کمال رسید که در حفظ فقه و حدیث ضرب المثل شد. او دارای آرا و نظریات منحصر به فردی بود. عده ای از وی پیروی کردند و به «جعفریه» شناخته شدند.[2]

یحیای لیثی

ابومحمد، یحیی بن یحیی بن ابی عیسی، کثیر منسوب به قبیله لیث بربری و از قبیله مصموده طنجه و دانشمند اندلس در زمان خود بود. در قرطبه (کردوبا) دانش آموخت و سپس به مدینه کوچ کرد. در آن جا، موطّأ را از مالک شنید و فرا گرفت و در محضر سفیان بن عیینه در مکه و لیث بن سعد در مصر کسب دانش کرد. آن گاه، با اندوخته علمی فراوان به اندلس بازگشت و در آن سامان، به نشر مذهب مالک پرداخت.

یحیی نزد امیر هشام بن عبدالرحمان مرتبتی والا یافت. هشام، واگذاری منصب قضاوت در اندلس و شهرهای آن را به مشورت با یحیی منوط می دانست. این امر بر جلالت او افزود و چون یحیی، افرادی را که بر مذهب مالک بودند جهت قضاوت برمی گزید; گرایشی در مردم برای کسب علم بر مبنای مذهبِ مالک پدید آمد. یحیی به خرد و دانایی شهرت داشت; تا جایی که مالک درباره او می گفت: «او خردمند اندلس است.»

او در زمان زمام داری حکم بن هشام، از جمله کسانی بود که متهم به شرکت در شورشِ «ربض» شد. وی از ترس این که مانند سایر فقها ـ که به همین اتهام مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند ـ تحت تعقیب واقع شود، به «طلیطله» گریخت. ولی پس از چندی، امان خواست و حکم به او امان داد. بنابراین به «قرطبه» بازگشت و تا زمان مرگش که در 82 سالگی اتفاق افتاد، در آن جا ماند.[3]

پی نوشت ها



[1] . یک شنبه اول محرم سال 234 = پنجم اوت سال 848 ; سه شنبه دوم جمادی الاخر سال 234 = دهم ژانویه سال 849 .


[2] . تذکرة الحفّاظ، ج 2، ص 428 ; طبقات الحنابله، ص 168 ; تهذیب التهذیب، ج 7، ص 349 ; تاریخ بغداد، ج 11، ص 458.


[3] . ابن مرتضی، طبقات المعتزله، ص 71 و پس از آن ; التبصیر فی الدین، ص 78 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «جعفر بن مبشّر».

[ 4 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 223 ; نفح الطیب، ج 2، ص 217 ; وفیات الاعیان، ج 6، ص 143 ; تاریخ علماء الاندلس، ص 179 ـ 182 ; العبر، ج 1، ص 419 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 82 ; جذوة المقتبس، ص 382 ـ 384 ; البیان المغرب، ج 2، ص 80 .

[ 1 ] . تذکرة الحفّاظ، ج 2، ص 428 ; طبقات الحنابله، ص 168 ; تهذیب التهذیب، ج 7، ص 349 ; تاریخ بغداد، ج 11، ص 458.

[ 2 ] . ابن مرتضی، طبقات المعتزله، ص 71 و پس از آن ; التبصیر فی الدین، ص 78 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «جعفر بن مبشّر».

[ 3 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 223 ; نفح الطیب، ج 2، ص 217 ; وفیات الاعیان، ج 6، ص 143 ; تاریخ علماء الاندلس، ص 179 ـ 182 ; العبر، ج 1، ص 419 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 82 ; جذوة المقتبس، ص 382 ـ 384 ; البیان المغرب، ج 2، ص 80 .

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 510
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست