نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 511
سال 235 ق = 849 ـ 850 م
رویدادها
* متوکل دستور قتل سردار ایتاخ را صادر کرد.
* متوکل، اهل ذمه را به پوشیدن جبه عسلی رنگ و آویزان کردن زنّار و ممتاز کردن منازلشان از منازل مسلمانان موظف نمود.
* متوکل دستور ویران کردنِ خانه ها و زیارت گاه های علویان (امامان) را صادر کرد.
* متوکل، ولایت عهدی را به سه فرزند خود محمد المنتصر، المعتز و المؤید می سپرد و حکومت خود را میان آنها به این ترتیب تقسیم کرد:
افریقیه، مغرب، جزیره، مناطق مرزی، جزریه و شامیه را به المنتصر واگذارد. خراسان، ارمنستان و آذربایجان را در اختیار المعتز گذاشت و شام، اردن و فلسطین را به مؤید واگذار کرد. متوکل به هر یک از فرزندان خود دو پرچم ـ یکی سفید و دیگری سیاه ـ داد که پرچم سیاه علامت ولایت عهدی و پرچم سفید نشانه منطقه تحت حکومت بود.
* نصب محمد بن یوسف مروزی به امارت آذربایجان و ارمنستان.
* نصب منصور بن قراتکین به ولایت خراسان.
* متوکل، محمد بن اسحاق را پس از مرگ پدرش اسحاق بن ابراهیم مصعبی به حکومت بغداد گمارد.
بلایای طبیعی
* طغیان رودخانه و سیل، روستاهای اشبیلیه (سویل) و استجه را ویران کرد.
وقایع نظامی
شورش ها
* حمص: اهل ذمه ساکن حمص سر به شورشی برداشتند که سرانجام سرکوب شد.
درگذشتگان
* ابن ابی شیبه.
* ابوالهذیل علاّف.
* اسحاق مصعبی.
* اسحاق موصلی.
* ایتاخ.
* بکر بن نطّاح.
* خصیب.
* دیک الجنّ.
* زنام زامر.
* محمود نیسابوری.
ابن ابی شیبه
ابوبکر، عبدالله بن محمد بن ابی شیبه ابراهیم بن عثمان عَسَبِی کوفی، از بزرگان علم حدیث و صاحب تألیفاتی بزرگ بود. ابوعبید، قاسم بن سلاّم درباره او می گوید: «علم حدیث، به چهار نفر منتهی می شود:
1ـ ابوبکر بن ابی شیبه، که صاحب بیش ترین نقل در علم حدیث است.
2ـ ابنمعین، حافظ ترین آنها در علم حدیث است.
3ـ ابنمدینی، آگاه ترین و عالم ترین فرد به علم حدیث است.
4ـ ابنحنبل، فقیه ترین این افراد در علم حدیث است.»[2]
ابوالهذیل علاّف
ابوالهذیل، محمد بن الهذیل علاف منسوب به بنی عبد قیس بود. او را به جهت این که خانه اش در بصره و در کوی علاّف ها بود، علاّف خوانده اند، او در زمان خود پیشوای معتزله، نظریه پرداز، مدافع و حافظ این مکتب بود. وی در بصره دیده به جهان گشود و همان جا بالید و سپس از آن جا رهسپار بغداد شد. در بغداد نزد عثمان بن خالد طویلـ یکی از شاگردان واصل بن عطا ـ به تحصیل علم پرداخت و به چیرگی در جدل و مناظره شهره شد. او بر خلاف معتزله که منکر صفات خداوند بودند، به ذکر ادلّه و توضیحِ صفات خدا پرداخت و گفت: « خدا را صفاتی است که عین ذات اوست; بنابراین خدا عالِم است و علم او ذات اوست. او تواناست و توانایی ذات اوست و بر همین اساس، صفات خدا همان ذات اوست که از یک دیگر جدا نیستند».
ابوالهذیل در مسئله قدر، همانند معتزله به آزادی اراده معتقد بود. او در اصول پنج گانه که مذهب معتزله مبتنی بر آن است، با آنها هم عقیده است. مکتب او «هذلیّه» و پیروان او به «هذلیین» معروفند. او در صد سالگی بدرود حیات گفت.[3]
اسحاق مصعبی
ابوالحسن، اسحاق بن ابراهیم بن حسین بن مصعب منسوب به قبیله خزاعه و نیز پسر عموی طاهر بن حسین، امیر عراق و خراسان بود. زمانی که عبدالله بن طاهر بن حسین عازم خراسان شد، او را به جای خود بر حکومت بغداد گمارد. اسحاق توانست امنیت را در بغداد حاکم گرداند. وی فردی صاحب نظر، دلیر و نزد خلفا از اعتبار و مکانتی خاص برخوردار بود. مأمون زمانی که در سال 215 ق عازم نبرد با روم بود، او را بر بغداد گمارد و ولایت جنوب عراق، حلوان و دجله را به نواحی تحت امر او افزود.
مأمون طی نامه ای که از «رقّه» برای او فرستاد، از وی خواست تا علما و محدثان را در مورد مسئله خلق قرآن بیازماید و آنها را به قبول خلق قرآن وادار کند. وی افرادی را که از تأمین نظرش خودداری
[ 1 ] . جمعه اول محرم سال 235 = 26 جولای سال 849 ; چهارشنبه دوازدهم جمادی الثانی سال 235 = اول ژانویه سال 850 .
[2] . الاعلام زرکلی، ج 4، ص 260 ; تاریخ بغداد، ج 10، ص 66 ; النجوم الزاهره، ج 2، ص 54 ; العبر،ج 1، ص 421 ; تهذیب التهذیب، ج 6، ص 2.
[3] . الفرق بین الفرق، ص 121 ـ 130 ; الملل والنحل، ج 1، ص 49 ـ 53 ; الاعلام، ج 7، ص 355 ; وفیات الاعیان، ج 4، ص 265 ; تاریخ بغداد، ج 3، ص 366 ; التبصیر فی الدین، ص 69 ـ 70 ; تکملة الفهرست، ص 1 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «ابوالهذیل العلاّف».
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 511