responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 523

226 ق به دست گرفت. سال های نخستینِ روزهای حکومت او با آرامش توأم بود; ولی در سال 231 ق برادرش (احمد) علیه او شورید و پس از پیروزی بر او، حکومت را قبضه کرد. پس از آن محمد به کمک عموزادگان و غلامان خویش، توانست بر احمد پیروز شود و او را به مشرق زمین تبعید کند. احمد در عراق (و برخی نیز گفته اند در مصر)، درگذشت.

در سال 233 ق سالم بن غلبون کارگزار او در «زاب» ـ که از منصب خود معزول شده بود ـ علیه وی شورید. محمد، لشکری انبوه به فرماندهی «خفاجة بن سفیان» به سوی او روانه کرد. او توانست بر سالم غلبه کند و او را به قتل برساند و بعد سرش را برای محمد بن اغلب بفرستد. در سال 234 ق نیز عمرو بن سلیم تجیبی در تونس علیه او قیام کرد که این بار هم، محمد بن اغلب با اعزام لشکری به فرماندهی «خفاجة بن سفیان» به این شورش خاتمه داد و عمرو را دست گیر و به قتل رساند.

حکومت محمد بن اغلب پانزده سال و هشت ماه دوام یافت. وی در سال 242 ق در حالی که تنها سی و شش سال از عمرش گذشته بود، دنیا را وداع گفت. پس از او پسرش ابوابراهیم احمد بن محمد به جای پدر حکومت را به دست گرفت.[1]

یحیی بن اکثم

ابومحمد، یحیی بن اکثم بن محمد بن قطن تمیمی مروزی، از قضات عالیقدر و بلندآوازه و از فقیهان فرزانه بود. نسب وی، به اکثم بن صیفیحکیم عرب می رسد. او در مرو زاده شد و هنگام حضور مأمون در مرو به وی پیوست. سپس به بغداد آمد و در سال 202 ق تصدی قضاوت بصره را به عهده گرفت. چندی بعد، مأمون او را به قاضی القضاتی منصوب کرد و حل و فصل امور مملکتی را به وی واگذاشت تا آن جا که وزرا بدون مشورت با او، اقدام به کاری نمی کردند. یحیی چنان موقعیتی نزد مأمون کسب کرد که کسی نتوانست از او پیشی گیرد.

مأمون، در اواخر ایام حیات خویش بر او خشم گرفت و در وصیتی به برادرش معتصم، از وی خواست که او را منزلت نداده و از خویش دورگرداند و به وزارتش نگمارد; چرا که خبث باطن و سوء نیت دارد. چون معتصم به خلافت رسید، او را از قضاوت عزل کرد و بدین ترتیب، وی خانه نشینی اختیار کرد.

چون که روزگار به کام متوکل شد و او به خلافت رسید، یحیی را به کار قبلی اش گمارد و سپس او را معزول داشت و اموالش را مصادره کرد. یحیی، اندکی آن جا اقامت کرد و به قصد مجاورت مکه عازم آن دیار شد. به او خبر رسید که نظر متوکل به او معطوف و متمایل شده، یحیی نیز بازگشت ولی چون به ربذه (از روستاهای مدینه) رسید بیمار شد و همان جا در 73 سالگی درگذشت.

او عالمی بود که با دلیل و حجت به بحث می پرداخت و توانست مأمون را که قائل به حلیت متعه (عقد منقطع) بود وادارد که حرمت آن را بپذیرد. او قائل به مخلوق بودن قرآن نبود. بدخواهان و حسودان مطالبی را درباره او پخش نمودند که در ایام او میان مردم و شاعران شهرت یافت.

پاره ای از این مطالب، نزد امام احمد بن حنبل گفته شد. او گفت : سبحان الله چه کسی اینها را می گوید. و گفته ها را شدیداً انکار کرد و آن را نتیجه حسد مردم نسبت به او دانست.[2]

پی نوشت ها



[1] . یک شنبه اول محرم سال 242 = دهم مه سال 856 ; جمعه اول رمضان سال 242 = اول ژانویه سال 857 .


[2] . تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 162 ; ویلیام لانگر، موسوعة تاریخ العالم، ج 1، ص 488 ; أسد رستم، الروم وصلاتهم بالعرب، ج 1، ص 327 ـ 330.

[ 3 ] . البیان المغرب، ج 1، ص 7 ـ 110 ; تاریخ ابن اثیر، ج 5، ص 253، 263، 275 و 281 ; همان، ج 6، ص 519 ; ابن خلدون، ج 4، ص 429.

[ 4 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 167 ; وفیات الاعیان، ج 6، ص 147 ; تاریخ بغداد، ج 14، ص 191 ـ 204 ; العبر، ج 1، ص 439 ; تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 59 و 74 ; النجوم الزاهره، ج 2، ص 217 و 308 ; طبقات الحنابله، ج 1، ص 140 ; مروج الذهب، ج 3، ص 434 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 101.

سال 243 ق = 857 ـ 858 م

رویدادها

* متوکل مقرر داشت تا دمشق را پایتخت قرار دهد و خود در اواخر سال، رهسپار آن جا شد.

* یزید بن دینار امیر مصر، شرط بندی مسابقات اسب دوانی را ممنوع کرد و دستور داد تا اسب های مسابقه را بفروشند.

وقایع نظامی

جنگ ها

* دریای مدیترانه (سیسیل): عباس بن فضل حاکم سیسیل، پس از جنگ با ناوگان بیزانسی آن را با شکست مواجه کرد و با استیلا بر قلعه دریایی «کفالو»، آن را ویران کرد.

شورش ها

* اندلس: مردم طلیطله در صدد هجوم به شهر «طلبیره» (Tolavera) برآمدند، اما به سختی شکست خوردند.

درگذشتگان

* ابراهیم صولی.

* حارث محاسبی.

* حرمله تجیبی.

* یوحنّا بن ماسویه.

[ 1 ] . البیان المغرب، ج 1، ص 7 ـ 110 ; تاریخ ابن اثیر، ج 5، ص 253، 263، 275 و 281 ; همان، ج 6، ص 519 ; ابن خلدون، ج 4، ص 429.

[ 2 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 167 ; وفیات الاعیان، ج 6، ص 147 ; تاریخ بغداد، ج 14، ص 191 ـ 204 ; العبر، ج 1، ص 439 ; تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 59 و 74 ; النجوم الزاهره، ج 2، ص 217 و 308 ; طبقات الحنابله، ج 1، ص 140 ; مروج الذهب، ج 3، ص 434 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 101.

[ 3 ] . جمعه اول محرم سال 243 = سی ام آوریل سال 857 ; شنبه یازدهم رمضان سال 243 = اول ژانویه سال 858 .

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 523
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست