responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 524

ابراهیم صولی

ابواسحاق، ابراهیم بن عباس بن محمد بن صول، اصالتاً از خراسان و نیای او، صول از پادشاهان جرجان (گرگان) بود. وی به دست یزید بن مهلّب بن ابی صفره اسلام آورد و سپس از رجال دستگاه بنی عباس و از دعوت گران آنان شد. او از سخنوران، شاعران و نویسندگان به شمار می رفت، در بغداد زاده شد و در همان جا بزرگ شد و درآن جا ادب آموخت و پست های حساس را عهده دار شد.

وی کاتب معتصم و متوکل بود. اشعاری در حکمت دارد که در آن چنین می گوید:

«چه بسا مصیبتی که آدمی از آن به ستوه آید; در حالی که به لطف خدا راه رهایی از آن; پیدا شود.

آری زمانی که گره کور آن مصیبت ها محکم گردد، به یاری خداوند باز شود; در حالی که مصیبت زده می پنداشت گشایشی پیش نخواهد آمد.»

از جمله اشعارش که در آن، محمد بن عبدالملک زیّات وزیر معتصم را سرزنش کرده، چنین است:

«تو تنها هنگامی که روزگار به من رو کرده بود، برادر من بودی; اینک که روزگار بر من جفا کرده، تو نیز به کمک روزگار به جنگ با من پرداختی.

من پیش از این نزد تو از زمانه بدگویی می کردم و اینک روزگار را به خاطر تو مذمت می کنم.»

ابراهیم هم چنین خواهرزاده شاعر مشهور عباس بن احنف بود. کتاب های دیوان الرسائل و الدولة و... از تألیفات اوست. وی در 67 سالگی در سامرا رخت از این جهان بربست.[1]

حارث محاسبی

ابوعبدالله، حارث بن اسد محاسبی، زاهد و صوفی مشهور قرن سوم بود که پیر طریقت «جنید بغدادی» به شمار می آید. او را به خاطر سخت گیری در محاسبه نفس خویش، محاسبی می خواندند. او عالم به اصول عقاید و آشنای به معاملات بوده است. هم چنین واعظی بود که با وعظ خویش، دیگران را می گریاند. او کتاب های زیادی در زهد و اصول و ادیان و عقاید و در ردّ معتزله، رافضیان و دیگران دارد. خطیب بغدادی درباره اش می گوید: «در کتاب های او فواید بسیاری وجود دارد». و شعرانی گفته است: «او استاد اکثر علمای بغداد است.» از پدرش هفتادهزار درهم به وی ارث رسید; ولی او چیزی از آنها را برنداشت. گویند پدر وی، قدری مذهب بود و حارث به همین جهت و از باب زهد، از میراث پدرش چیزی نگرفت و در حالی که به یک درهم نیازمند بود، دنیا را وداع گفت. کتاب های شرح المعرفة، البعث والنشور، الفکر والاعتبار و الرعایة لحقوق الله و ... از تصنیفات اوست.[2]

حرمله تجیبی

ابوعبدالله، حرملة بن یحیای مصری منسوب به تجیب، فقیهی از یاران شافعی بود که بیش ترین اختلاف را با وی داشت در حالی که بیش ترین اقتباس را نیز از شافعی به خود اختصاص داده بود. المبسوط از آثار اوست. مسلم بن حجاج در صحیح خود از او نقل حدیث می کند.

تجیبی منسوب به تجیب ـ که نام زنی است ـ و فرزندانش به او منسوب شده اند.[3]

یوحنّا بن ماسویه

]ابوزکریا، طبیبی سریانی الاصل بود که در میان عرب بزرگ شد و در زمان خویش، از بزرگان علم طب به شمار می رفت. پدرش در جندی شاپور خوزستان، داروساز بود و سپس در بغداد به چشم پزشکی پرداخت. پدر یوحنّا وارد حکومت هارون الرشید شد و یوحنّا در بغداد بزرگ شد و خوش درخشید.

او از زمره کسانی بود که از طرف هارون الرشید موظف به ترجمه کتاب های قدیمی به دست آمده از آنکارا و عموریه و روم شدند. این کتاب ها به «بیت الحکمة» بغداد منتقل شده بود و یوحنّا به عنوان متصدی ترجمه این کتاب ها به زبان عربی تعیین شد. هارون، نویسندگانی حاذق و چیره دست را جهت تدوین و جمع آوری و استنساخ در اختیار وی گذاشت. او از قدردانی و حمایت خلیفه «واثق» بهره مند بود و با ترجمه ذخایر علمی خارجی از احسان و بخشش و عطایای واثق متنعم شد.

او پزشک هارون الرشید و مأمون بود و سپس تا زمان متوکل به طبابت بیماران آنان می پرداخت. یوحنّا شهرت و ثروت فروانی به دست آورد. مجلس او پرجمعیت ترین مجالس بغداد بود که در آن، طبقات گوناگون از طبیبان، فیلسوفان، ادیبان و نقادان گرد می آمدند.

قدیمی ترین درمان تاری چشم و بیماری های چشم، به او و شاگردش حنین بن اسحاق ، منسوب است. از مهم ترین آثار او کتاب البرهان والنوادر الطیبه، خواص الأدویة وخواص الأغذیه، معرفة العین وطبقاتها و الحمّیات است. فرنگیان او را «مسیو» (Mesue) می خوانند.[4]

پی نوشت ها



[1] . جمعه اول محرم سال 243 = سی ام آوریل سال 857 ; شنبه یازدهم رمضان سال 243 = اول ژانویه سال 858 .


[2] . الاعلام زرکلی، ج 1، ص 38 ; الأغانی، ج 10، ص 43 ; معجم الادباء، ج 1، ص 260 ; اعتاب الکتّاب، ص 146 ; تاریخ بغداد، ج 6، ص 117 ; امراء البیان، ص 244 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 344 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 102 ; العبر، ج 1، ص 440 ; وفیات الاعیان، ج 1، ص 44 47 و 391 ; مروج الذهب، ج 4، ص 23 ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج 2، ص 42.


[3] . تاریخ بغداد، ج 8 ، ص 211 ; وفیات الاعیان، ج 2، ص 57 ; حلیة الاولیاء، ج 10، ص 73 ـ 110 ; العبر، ج 1، ص 440 ; الفهرست، ص 264 ; شاخت و بوزورث ، تراث الاسلام، ج 2، ص 236.

[ 1 ] . الاعلام زرکلی، ج 1، ص 38 ; الأغانی، ج 10، ص 43 ; معجم الادباء، ج 1، ص 260 ; اعتاب الکتّاب، ص 146 ; تاریخ بغداد، ج 6، ص 117 ; امراء البیان، ص 244 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 344 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 102 ; العبر، ج 1، ص 440 ; وفیات الاعیان، ج 1، ص 44 ـ 47 و 391 ; مروج الذهب، ج 4، ص 23 ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج 2، ص 42.

[ 2 ] . تاریخ بغداد، ج 8 ، ص 211 ; وفیات الاعیان، ج 2، ص 57 ; حلیة الاولیاء، ج 10، ص 73 ـ 110 ; العبر، ج 1، ص 440 ; الفهرست، ص 264 ; شاخت و بوزورث ، تراث الاسلام، ج 2، ص 236.

[ 3 ] . الاعلام، ج 2، ص 185 ; وفیات الاعیان، ج 2، ص 64 ; تهذیب التهذیب، ج 2، ص 229.


[4] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 279 ; قفطی، اخبار الحکام، ص 248 ـ 259 ; ابن أبی أصیبعه، طبقات الأطباء، ص 246 ; ابن جلجل، طبقات الاطباء، ص 65 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «ابن ماسویه».

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 524
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست