responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 527

در مجاورت «مریه» واقع در کنار ساحل شرقی مشرف بر دریای مدیترانه برخاست. این خاندان کاروان سرایی داشت که به «باطقة بنی اسود» شهرت یافت و امروز در کنار ساحل «مریه» واقع است. بکری در کتاب خود به نام المغرب فی ذکر بلاد افریقیة و المغرب آورده است که: خشخاش در دوران جوانی با عده ای از جوانان با پذیرش خطر، سوار بر قایق، راهی آب های اقیانوس اطلس شدند. آنان پس از مدتی غیبت، با غنایم فراوان و حکایت های شنیدنی بازگشتند. بکری هم چنین نام او را جزو ناوگان هایی که در عهد حکومت امیر محمد بن عبدالرحمان اوسط به جنگ «نورماندی ها» رفته بودند، آورده است.

ابنحیّان در کتاب خود المقتبس آورده که دریاسالار خشخاش در نبردی که بر ضد «نورماندی ها» در سواحل «شذونه» (سیدونیا) در غرب اندلس به سال 245 ق / 859 م روی داد، کشته شد.[1]

ذوالنون مصری

ابوفیض، ثوبان بن ابراهیم اخمیمی مصری در «اخمیم» (صعید) واقع در شرق مصر زاده شد. وی اصالتاً اهل «نوبه» و از موالیان بود. او یکی از زهّاد مشهور و از پیشوایان صوفیان مصر بود و در زمان خود دانشمند و بزرگ مصر به حساب می آمد. وی موطّأ را از مالک روایت کرده است. ذوالنون شیواسخن بود و در حکمت و شعر دست داشت. او را به زندقه متهم کردند. به همین دلیل متوکل او را از مصر به سامرا احضار کرد. زمانی که ذوالنون به دیدار وی آمد، متوکل با شنیدن موعظه های او گریست و او را با احترام و اکرام به مصر بازگرداند.

ذوالنون در نود سالگی در جیزه مصر دنیا را وداع گفت.[2]

محمد بن حبیب

ابوجعفر، محمد بن حبیب بن امیة بن عمرو منسوب به بنی هاشم بود. حبیب نام مادر اوست که کنیز محمد بن عباس هاشمی بود. محمد نسب شناس بود و در علم تاریخ اخبار گذشتگان، انساب و شعر شهرت داشت. وی نزد «ابناعرابی»، «قطرب»، «ابوعبیده» و «ابنکلبی» به کسب دانش پرداخت. از تألیفات او کتاب المحبّر، کتاب من نسب الی امه من الشعراء، نقائض جریر والفرزدق، المؤتلف والمختلف، الانواء و کتاب الالقاب و کتب دیگر را می توان نام برد. وی در بغداد زاده شد و در سامرا درگذشت.[3]

محمد بن زیاد بن ابیه

محمد بن ابراهیم بن عبدالله بن زیاد بن ابیه، اولین فرد از آل زیاد بود که به پادشاهی یمن رسید. وی از حکّام دوره مأمون عباسی است که مأمون او را مقرّب داشت و به وی اعتماد ورزید. چون یمن دچار هرج ومرج شد، مأمون او را به سال 202 ق به حکومت یمن گماشت و لشکری همراه وی روانه آن سامان کرد. محمد نیز توانست آشوب «تهامه» را سرکوب سازد و در طی جنگ های سختی از دست آشوب گران خارج کند. او در سال 204 ق با طرح و بنای شهر «زبیده» آن جا را دارالحکومة خود قرار داد. حکومت او بعدها قدرت گرفت و بر تمامی یمن دست یافت. پس از وی فرزندانش بر آن دیار حکم راندند. محمد بن زیاد مطیع بنی عباس بود و خراج را برای آنان می فرستاد. حکومت یمن تا سال 400 ق در خاندان وی باقی ماند.[4]

نوح بن سامان

او نوح بن اسد بن سامان حاکم سمرقند بود. وی این منصب را در ایام مأمون عباسی در سال 204 ق به دست آورد. در سفری که مأمون به خراسان داشت، نوح او را همراهی کرد و سپس با او به بغداد بازگشت. نوح هم چنان در ملازمت مأمون بود تا این که به سال 217 ق مأمون او را به حکومت ماوراء النهر که قبلا زیر نظر بنی طاهر بود، گمارد. مأمون خراسان را تیول بنی طاهر قرار داده بود. نوح در سمرقند باقی ماند و در سال 245 ق درگذشت. پس از او برادرش احمد بن نوح جانشین وی شد.[5]

هلال الرأیوی

ابوبکر، هلال بن یحیی بن مسلم بصری، از فقهای سرشناس مذهب حنفی و اهل بصره بود. او را به جهت علم زیاد و پایبندی به قیاس، «الرأی» می خواندند. کتابی دارد به نام تفسیر الشروط . این کتاب نخستین تألیف در شرایط معامله و شیوه ثبت معاملات است. کتاب احکام الوقف و الحدود نیز از اوست.[6]

پی نوشت ها



[1] . شنبه اول محرم سال 245 = 8 آوریل سال 859 ; دوشنبه 3 شوال سال 245 = اول ژانویه سال 860 .


[2] . دولة الاسلام فی الاندلس، ص 258 ـ 260 ; تاریخ المسلمین و آثارهم فی الاندلس، ص 241 ـ 242.


[3] . المغرب فی ذکر بلاد المغرب، ص 87 و 96 ; الروض المعطار فی خبر الاقطار، ص 52 و 509.


[4] . الاعلام زرکلی، ج 2، ص 88 ; وفیات الاعیان، ج 1، ص 315 و 428 ; تاریخ بغداد، ج 8 ، ص 393 ; سیوطی، حسن المحاضره، ج 1، ص 512 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 347 ; النجوم الزاهره، ج 3، ص 320 ; الفهرست، ص 503، دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «ذوالنون».


[5] . الاعلام زرکلی، ج 6، ص 307 ; تاریخ بغداد، ج 2، ص 277 ; الفهرست، ص 155 ; معجم الادباء، ج 6، ص 473.


[6] . الاعلام زرکلی، ج 6، ص 183 ; زامباور، ص 179.

[ 7 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 27 ; النجوم الزاهره، ج 3، ص 83 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «نوح بن سامان» ; ابن خلدون، ج 4، ص 333.

[ 8 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 95 ; الفهرست، ص 288.

[ 1 ] . المغرب فی ذکر بلاد المغرب، ص 87 و 96 ; الروض المعطار فی خبر الاقطار، ص 52 و 509.

[ 2 ] . الاعلام زرکلی، ج 2، ص 88 ; وفیات الاعیان، ج 1، ص 315 و 428 ; تاریخ بغداد، ج 8 ، ص 393 ; سیوطی، حسن المحاضره، ج 1، ص 512 ; البدایة والنهایه، ج 10، ص 347 ; النجوم الزاهره، ج 3، ص 320 ; الفهرست، ص 503، دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «ذوالنون».

[ 3 ] . الاعلام زرکلی، ج 6، ص 307 ; تاریخ بغداد، ج 2، ص 277 ; الفهرست، ص 155 ; معجم الادباء، ج 6، ص 473.

[ 4 ] . الاعلام زرکلی، ج 6، ص 183 ; زامباور، ص 179.

[ 5 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 27 ; النجوم الزاهره، ج 3، ص 83 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «نوح بن سامان» ; ابن خلدون، ج 4، ص 333.

[ 6 ] . الاعلام زرکلی، ج 9، ص 95 ; الفهرست، ص 288.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 527
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست