نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 529
همان گونه که اصحاب کهف (که به غار پناه بردند) هفت تن بوده اند; و هشتمین آنان سگ آنهاست.
من سگ اصحاب کهف را بر تو (معتصم) ترجیح می دهم و برتر می دانم، زیرا تو آلوده و گناهکاری و آن سگ بی گناه است.
هرگاه «وصیف» و «اشناس» سیاست گذار مملکت باشند، قطعاً زندگی مردم تباه خواهد شد و چه بد بلایی است.»
دعبل، معتصم را به سخره گرفت و برای فنای حکومت بنی عباس پس از به قدرت رسیدن «وصیف» و «اشناس» ـ که هر دو از غلامان ترک بودند ـ و به مقام فرماندهی رسیدند، چنین مرثیه سرود:
«سزاوارترین مردم برای همراهی در شادی او کسی است که تو را در سختی ها همدرد و غمخوار باشد.
زیرا بزرگان در روزگار رفاه و گشایش کسانی را که در تنگی روزگار با آنان همدم بودند، فراموش نمی کنند.»
ابومحمد، قاسم بن ابراهیم بن طباطبا بن اسماعیل بن حسن مثنّی بن حسن سبط بن علی بن ابی طالب از ائمه زیدیه بود. او مرد علم و عمل بود که پس از شهادت برادرش محمد بن ابراهیم مردم بطور مخفیانه با وی به عنوان امام بیعت کردند. وی ده سال در مصر سکونت گزید و زمانی که از سوی عبدالله بن طاهر ـ آن هنگام (206 ـ 211 ق) که حاکم مصر بود ـ مورد تعقیب قرار گرفت، به حجاز بازگشت. یاران او با جدّیت به تبلیغ از وی و دعوت به آیین او مشغول بودند. عده زیادی با قاسم بیعت کردند و چون خبر امامت او فراگیر شد، نیروهای امنیتی برای دست گیری او روانه شدند; ولی وی پنهان شد و تنها پس از مرگ مأمون از مخفی گاه خویش خارج شد. معتصم نیز به شدت به جست وجوی او پرداخت و وی را تحت تعقیب قرار داد.
او چندین بار از مردم بیعت گرفت. اولین بیعت در سال 199 ق و آخرین آنها در کوفه و در سال 220 ق انجام شد. وی در اواخر عمر خود به «رس» (واقع در ارمنستان) نقل مکان کرد و همان جا درگذشت. از آن زمان او را «الرّسی» خواندند. کتاب الدلیل فی علم الکلام و العدل والتوحید از تألیفات اوست. در فرهنگ تاج العروس آمده است که کلمه «طباطبا» به نام «ابراهیم» پدر «قاسم» افزوده شد و این به خاطر لکنت زبان ابراهیم بود که هنگام تکلّم «قاف» را «طا» تلفظ می کرد. وجه این تسمیه از این قرار است که روزی پدر وی خواست برای او که کودکی بیش نبود، تن پوشی فراهم کند; نظر او را جویا شد که آیا پیراهن می خواهد یا قبا؟ او پاسخ داد: طباطبا; یعنی «قبا قبا».[2]
پی نوشت ها
[1] . پنج شنبه اول محرم سال 246 = 28 مارس سال 860 ; چهارشنبه چهاردهم شوال سال 246 = اول ژانویه سال 861 .
[2] . الاعلام زرکلی، ج 2، ص 291 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 111 ; العبر، ج 1، ص 446 ; تاریخ بغداد، ج 8 ، ص 186.
[ 3 ] . الاعلام زرکلی، ج 3، ص 18 ; وفیات الاعیان، ج 2، ص 266 ; تاریخ بغداد، ج 8 ، ص 382 ; طبقات الشعراء، ص 264 ; الأغانی، ج 20، ص 68 و 120 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 11 ; معجم الادباء، ج 4، ص 193 ; الفهرست، ص 161 ; العبر، ج 1، ص 447 ; زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیة، ج 2، ص 80 ; فرّوخ، تاریخ الأدب العربی، ج 2، ص 284.
[ 4 ] . دجیلی، اعلام العرب، ج 1، ص 116 ; مصادری که به آن اشاره کرده اند. تاج العروس، ماده «طبب» ; زامباور، ص 187.
سال 247 ق = 861 ـ 862 م
رویدادها
* کشته شدن متوکل خلیفه عباسی و خلافت پسرش المنتصر (ماه شوال).
* المنتصر، احمد بن خصیب را به وزارت خویش گماشت.
* المنتصر از کاخ هایی که پدرش در «متوکلیه» بنا کرده بود، به سامرا بازگشت.
* منتصر به علویان امان داد و زندانیان آنها را آزاد ساخت. او «فدک» را به فرزندان فاطمه بازگرداند و نیز زیارت قبر دو امام «علی»(علیه السلام) و «حسین»(علیه السلام) را مجاز اعلام کرد.
* ولایت عیسی بن محمد بن سلیل نوشری معروف به «ابن الشیخ» بر دمشق.
* درگذشت عباس بن فضل حاکم سیسیل و جانشینی سردار «خفاجة بن سفیان» به جای او.
* عمر بن عبدالعزیز هباری در «سند» اعلام استقلال کرد و «المنصوره» را مرکز آن حکومت قرار داد و بدین ترتیب دولت هباریّه را تأسیس کرد.
* حکومت او تا سال 417 ق استمرار یافت و سپس به دست محمود غزنوی سرنگون شد.
وقایع نظامی
جنگ ها
* اندلس: تهاجم به بارسلون.
* حمله رومیان به مصر: رومیان برای دومین بار به «دمیاط» حمله کردند.
درگذشتگان
* عباس بن فضل.
* علی بن ربن.* فتح بن خاقان.
* متوکل.
* محبوبه.
[ 1 ] . الاعلام زرکلی، ج 3، ص 18 ; وفیات الاعیان، ج 2، ص 266 ; تاریخ بغداد، ج 8 ، ص 382 ; طبقات الشعراء، ص 264 ; الأغانی، ج 20، ص 68 و 120 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 11 ; معجم الادباء، ج 4، ص 193 ; الفهرست، ص 161 ; العبر، ج 1، ص 447 ; زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیة، ج 2، ص 80 ; فرّوخ، تاریخ الأدب العربی، ج 2، ص 284.
[ 2 ] . دجیلی، اعلام العرب، ج 1، ص 116 ; مصادری که به آن اشاره کرده اند. تاج العروس، ماده «طبب» ; زامباور، ص 187.
[ 3 ] . دوشنبه اول محرم سال 247 = 27 مارس سال 861 ; پنج شنبه 25 شوال سال 247 = اول ژانویه سال 862 .
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 529