responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 533

مشغول عیش و نوش بود، پنج تن بر او یورش آوردند و او و وزیرش را به قتل رساندند. سپس این گروه با منتصر بیعت کردند. منتصر دو برادرش معتز و مؤید را که از سوی پدر به ولایت عهدی منصوب شده بودند، خلع کرد. اما خلافت منتصر بیش از شش ماه دوام نیافت و در 25 سالگی مرد. گویند منتصر در یکی از روزهای عیش و سرخوشی خود، فرشی را از خزانه پدر خارج ساخت و دستور داد که آن را بگسترانند. در میان فرش دایره ای دید که در آن چهره سواری تاج بر سر، با نوشته هایی به فارسی در اطراف آن، نقش بسته بود. کسی را خواست تا آن نوشته را بخواند. مردی را آوردند. چون نوشته را خواند، چهره در هم کشید و از ترجمه آن خودداری کرد. ولی با اصرار منتصر نوشته را چنین ترجمه کرد: «من شیرویه پسر کسری پسر هرمز پدرم را کشتم ولی از سلطنت جز شش ماه بهره نبردم». منتصر متغیر شد و دستور داد تا فرش را بسوزانند. این فرش با رشته های طلا بافته شده بود. از عجایب روزگار این که شیرویه پس از کشتن پدر تنها شش ماه زیست و در سال 9 ق / 629 م بر اثر بیماری طاعون، بدرود حیات گفت.[1]

پی نوشت ها



[1] . شنبه اول محرم سال 248 = هفتم مارس سال 862 ; جمعه ششم ذی القعده سال 248 = اول ژانویه سال 863 .

[ 2 ] . البدایة والنهایه، ج 11، ص 2 ; العبر، ج 1، ص 155 ; وفیات الاعیان، ج 2، ص 430 ; انباه الرواة، ج 2، ص 58 ; شذرات الذهب، ج 2، ص 454.

[ 3 ] . البدایة والنهایه، ج 11، ص 2 ; تاریخ طبری، ج 9، ص 23، 147 و 192 ; تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 12، 19، 27 و 67 ; مروج الذهب، ج 4، ص 75 ; ابن خلدون، ج 3، ص 574 ; دائرة المعارف الاسلامیه، ماده «بغا الکبیر» ; بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ص 124 ـ 125.

[ 4 ] . الاعلام زرکلی، ج 3، ص 320 ; تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 5، 37 ; العبر، ج 1، ص 451.

[ 5 ] . الاعلام زرکلی، ج 6، ص 295 ; تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 103 ـ 118 ; تاریخ طبری، ج 9، ص 251 و 274 ; مروج الذهب، ج 4، ص 46 ; المعارف، ص 393 ; ابن خلدون، ج 3، ص 591 و 598 ; سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص 356 ـ 358 ; مروج الذهب، ج 4، ص 46 ـ 59.

سال 249 ق = 863 ـ 864 م

رویدادها

* سرداران ترک علیه «اوتامش» توطئه کرده، او را به قتل رساندند.

* مستعین، محمد بن فضل جرجرائی را به وزارت انتخاب کرد.

* بغداد به خاطر شکست هایی که مسلمانان از رومیان متحمل شدند، درگیر آشوب و شورش گردید.

مردم با یورش به زندان ها درب آنها را باز کرده و زندانیان را برای این که داوطلب جنگ با رومیان شوند، آزاد کردند. تعداد داوطلبان برای جنگ رو به فزونی گرفت; ولی خلیفه در این مورد تصمیم خاصی اتخاذ نکرد.

* درگذشت ابوابراهیم احمد بن محمد اغلبی فرمان روای افریقیه و رسیدن زیادة الله ثانی به حکومت آن سامان.

بلایای طبیعی

* شیوع طاعون سهمگین در بغداد و زلزله در «ری» که جمع فراوانی را کشت و خانه های بسیاری را ویران کرد.

کسانی که از این حادثه جان سالم به در بردند، به بیابان ها فرار کردند.

وقایع نظامی

جنگ ها

* روم: جنگ و گریز میان رومیان و مسلمانان: مستعین، جعفر بن دینار معروف به «خیاط» را برای جنگ تابستانی به آن سامان راهی کرد. جعفر در این یورش دژها و انبارهای آذوقه را فتح کرد.

* عمر بن عبدالله اقطع حاکم «ملطیه» دست به حمله زد و تا ساحل دریای سیاه پیشرفت کرده بر شهر «امزوس Emzos» ـ که امروزه «سامسون» خوانده می شود ـ تسلط یافت. امپراتور میخائیل، لشکری نیرومند فراهم کرد و با «عمر اقطع» در محلی به نام «مرج الاسقف» درگیر شد. در این نبرد «عمر اقطع» و عده زیادی از مسلمانان به قتل رسیدند. پس از آن رومیان به سوی مرزهای شرقی «جرزیة» به پیش روی ادامه دادند تا این که علی بن یحیای ارمنی با رومیان درگیر شد، اما او و تعداد زیادی از سربازانش کشته شدند.

شکست مسلمانان در این دو جنگ سبب شد که مردم بغداد دست به آشوب و فتنه بزنند.

* محمد بن عبدالرحمان دوم، فرمان روای اندلس سپاهی را به فرماندهی پسرش عبدالرحمان گسیل داشت و او برخی دژها و قلعه های (البا) را تسخیر کرد.

درگذشتگان

* احمد بن محمد بن اغلب.

* اوتامش.

* علی بن جهم.

* علی بن یحیای ارمنی.

* عمر اقطع.

* مازنی.

احمد بن محمد بن اغلب

ابوابراهیم، احمد بن محمد بن اغلب ابی عقال بن ابراهیم بن اغلب، در سال 243 ق و پس از مرگ پدرش ابوعباس، حکومت افریقیه را به دست گرفت. او رفتاری نیکو، اخلاقی پسندیده و متین داشت و از ستم دوری می جست. او نسبت به ضعیفان و بینوایان مهربان بود. شب ها از لحظه ای که از خانه خارج می شد و تا زمانی که به مسجد قیروان می رسید میان مستمندان درهم پخش می کرد. مساجد زیادی را بنا نهاد و ساختمان مسجد جامع قیروان را نیز گسترش داد و حصار شهر «سوسه» را بنا کرد.

[ 1 ] . الاعلام زرکلی، ج 6، ص 295 ; تاریخ ابن اثیر، ج 6، ص 103 ـ 118 ; تاریخ طبری، ج 9، ص 251 و 274 ; مروج الذهب، ج 4، ص 46 ; المعارف، ص 393 ; ابن خلدون، ج 3، ص 591 و 598 ; سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص 356 ـ 358 ; مروج الذهب، ج 4، ص 46 ـ 59.

[ 2 ] . چهارشنبه اول محرم سال 249 = 24 فوریه سال 863 ; شنبه هفدهم ذی القعده سال 249 = اول ژانویه سال 864 .

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 533
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست