نام کتاب : کتاب احکام و حقوق کودکان در اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 141
شبيه اين تعبيرها در رياض[1] و جواهر[2] نيز ديده ميشود. همچنين از عبارات فقيهان در تعريف قضا اين معني استفاده ميگردد، به عنوان نمونه شهيد اوّل مينويسد: «قضا، به معني ولايت شرعي بر حکم، در مصالح عمومي است که قاضي از سوي امام(عليه السلام) آنرا دارا ميباشد».[3] در عبارات آنان در بيان وظائف قاضي هم به اين مسأله اشاره شده است. محقّق در شرايع مينويسد: «از جمله وظايف قاضي، دخالت در امور ايتام است، او وظيفه دارد اوصياي بر ايتام را به انجام وظايف محوّله وادار سازد و در اينباره تضمين لازم را بگيرد و در مواردي امور انجام شده را تنفيذ نمايد و در بعضي موارد ولايت اوصياء را اسقاط نمايد. مثل اينکه يتيم به حدّ بلوغ برسد يا اينکه خيانت وصيّ اثبات گردد و يا در صورتيکه وصي از انجام وظايف محوّله عاجز گردد، فردي را براي کمک به او تعيين نمايد »[4].
شبيه اين عبارات را شيخ طوسي در مبسوط[5] و علامه در قواعد[6] و برخي ديگر از فقهيان[7] ذکر نمودهاند. همچنين برخي از اعلام فقهاي[8] معاصر، با صراحت به اين مسأله پرداختهاند. امام خميني(قدّس سرّه) در تحرير الوسيله آورده است: «اگر طفل مميّز براي دادخواهي به نزد قاضي مراجعه نمود، او موظّف است وليّ طفل را براي طرح دعوي احضار نمايد و اگر داراي وليّ شرعي نيست، قاضي که خود داراي ولايت است، شخصاً مدّعي عليه (خوانده) را احضار مينمايد يا براي پيگيري دعواي طفل، قيّم تعيين ميکند يا وکيل ميگيرد و يا خود عهدهدار طرح دعوي ميگردد»[9]. عبارات آيةالله فاضل لنکراني در تفصيل الشريعة[10] نيز شبيه آنچه ذکر شد، ميباشد.