نام کتاب : کتاب احکام و حقوق کودکان در اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 65
معين متفاوت است. ممکن است بعضي در سن معين، چيزي را تشخيص دهند و سود و زيان و آثار و احکام آن را بفهمند، ولي بعضي ديگر در همان سن آن را درک نکنند. بنابراين ممکن است کودک نسبت به امري مميّز باشد و نسبت به امر ديگري غير مميّز. يا کودک صغيري چيزي را تميز دهد و ديگري در همان سن از تميز آن محروم باشد.
به نظر ميرسد دليل اختلاف در روايات وارده و ديدگاه فقيهان همين مسأله باشد، در نتيجه از نظر فقهي نميتوان سن معيني را براي تميز کودک در نظر گرفت.
8. حجر در لغت و اصطلاح فقهي
حجر در لغت به معني منع است[1] هنگاميکه قاضي، صغير و سفيه را از تصرّف در اموالشان منع مينمايد اين کلمه به کار ميرود.[2] کسي که اين حکم در مورد او صادر شده است، محجور مينامند.
از کلمهي حجر در اصطلاح فقها نيز همين معني اراده شده است.[3]
آيةالله فاضل لنکراني دراين باره مينويسد: «در اصطلاح شرع، مقصود از حجر آن است که انساني از تصرّف در اموال خود و يا آنچه به مال تعلّق ميگيرد، مثل خريد و فروش منع شود»[4].
9. اقسام حجر
حجر بر دو قسم است:
قسم اوّل: آنکه شخص به جهت حق غير، محجور گردد. مانند آنکه مفلّس براي حفظ حق غرما، از تصرّف در اموال خود منع شده و يا مريض در مرضي که منجر به موت ميگردد، براي حفظ حق ورثه از وصيت به بيش از ثلث اموال خود ممنوع شده است.
[1] . مقاييس اللغة2: 138، لسان العرب2: 29، مصباح المنير1: 121، فرهنگ بزرگ سخن 7: 6742.