نام کتاب : کتاب احکام و حقوق کودکان در اسلام نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 70
مقصود از «أَموَالَکُم» اموال ايتام است و استفاده از اين تعبير[1]، به اين جهت است که اوصيا در حقيقت اموال ايتام را حفظ و نگهداري مينمايند[2] و در موردي که نياز است مصرف ميکنند. شاهد بر اينکه مقصود، اموال ايتام است، جملهي بعد است که ميفرمايد: (وَ ارزُقُوهُم فِيهَا و اکسُوهُم وَ قُولُوا لَهُم قَولاً مَّعرُوفاً)[3]. از مالشان نفقه و لباس به آنها بدهيد و با گفتار خويش آنان را خرسند سازيد.
ضميرهايي که در اين جمله ذکر شده به طور قطع به ايتام بر ميگردد. پس مقصود، نفقه دادن به آنها از اموال خودشان ميباشد، زيرا در غير اين صورت مفاد آن، چنين ميشود: نفقهي سفها و صغار بر غير خودشان و يا بر اولياي آنها از اموالي که در مالکيت صغار و سفها نيست، واجب است و کسي قائل به چنين حکمي نشده است.[4]
بنابراين از اطلاق آيه شريفه استفاده ميشود، اولياي کودکان به نيابت از آنها در اموالشان تصرّف مينمايند و آنها از تصرّف در اموال خود ممنوع گرديدهاند و مقصود از محجور بودن کودک، همين معني است.
3ـ رواياتي[5] از ائمه معصومين(عليهم السلام) در حدّ استفاضه وارد شده است بر اينکه کودک غير بالغ از دخالت در امور خود محجور است.
به عنوان نمونه هشام در روايت صحيح از امام صادق(عليه السلام) نقل ميکند که فرموده است: «اِنقِطَاعُ يتُمِ اليَتِيم بِالاِحتِلَام وَ هُوَ اَشُّدُهُ، وَ إِنِ احتَلَمَ وَ لَم يُؤنَس مِنهُ رُشدُهُ وَ کَانَ سَفيِهَاً أَو ضَعيِفاً فَليُمسِک عَنهُ وَليُّهُ مَالَهُ»[6]. وقتي يتيم به حدّ بلوغ و احتلام رسيد از حالت يتيم (وضعيتي که نياز به سرپرست داشته باشد) خارج ميشود و آن زماني است که قوي شده
[1] . يعني به جاي استفاده از (اموال الايتام) از کلمه (اموالکم) استفاده شده و اموال به ضمير (کم) (خود شما) اضافه شده. و در اضافه، ادني مناسبت کافي است. مجمع الفائدة و البرهان9: 197.