نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 1 صفحه : 140
محمد جبائی، ابراهیم بن اسحاق احمر، علی بن محمد بن بندار و احمد بن محمد بن عیسی از او روایت کرده اند.3 رجال نویسان شیعه احادیث سیاری را ضعیف و مرسل، و عقاید او را فاسد دانسته اند.4 محمد بن علی بن محبوب می گوید: او قائل به تناسخ بود.5 کشّی نیز در کتاب رجال خود روایتی نقل کرده که بی اعتمادی امام جواد(علیه السلام) را نسبت به وی می رساند.6 با وجود این، بعضی مانند محدث نوری با استناد به اینکه مرحوم کلینی در کافی بسیار از او نقل کرده و ظاهر کلام نجاشی نیز عدم قبولِ تضعیف وی است، به کتاب ها و روایاتِ منقول از او اعتماد کامل دارند.7 ابن حجر حیات وی را در اواخر قرن سوم دانسته،8 ولی برخی منابع معاصر وفات او را در سال 368 هـ ذکر کرده اند9 که با توجه به حیات وی در زمان امام جواد(علیه السلام)بعید به نظر می رسد. کتاب های ثواب القرآن، الطب، القراءات، النوادر و الغارات آثار اوست.10
پی نوشت ها
[1] ـ رجال النجاشی 1/211. [2] ــ رجال الطوسی 411 و 427. [3] ــ تنقیح المقال 1/87. [4] ــ رجال النجاشی 1/211. [5] ــ رجال ابن داود 229. [6] ــ اختیار معرفة الرجال 606. [7] ــ اعیان الشیعه 3/116. [8] ــ لسان المیزان 1/252. [9] ــ اعیان الشیعه 3/116. [10] ــ رجال النجاشی 1/211.*
دیگر منابع: رجال البرقی 61 الفهرست (طوسی) 23 معالم العلماء 13 نقد الرجال 42 الاعلام 1/209 الذریعه 16/1 معجم المؤلفین 2/109 خلاصة الاقوال 203 معجم رجال الحدیث 2/282 جامع المقال 100 نضد الایضاح 44 هدایة المحدثین 177 مستدرکات علم رجال الحدیث 1/445 حاوی الاقوال 3/295 منهج المقال 2/176.
احمد ـ شافعی (زنده در 230 هـ )
ابوعبدالرحمان احمد بن یحیی بن عبدالعزیز شافعی بصری بغدادی.
در بغداد از مشایخ مشهوری چون محمد بن ادریس شافعی، پیشوای شافعیان و ولید بن مسلم دمشقی استماع حدیث کرد و به سبب اینکه با استادش محمد بن ادریس بسیار ملازمت داشت، همچون وی به شافعی ملقب گردید. وی شاگردان و راویانی را نیز تربیت کرده که می توان از آن میان به احمد بن ابراهیم قوهستانی و ابوجعفر حضرمی مطین اشاره کرد.1 ابوعبدالرحمان علاوه بر فقه و حدیث، در فنون مختلف جدل، مناظره و مباحثات کلامی بسیار توانا بود2 و از این جهت مورد توجه امرا و حکام قرار داشت. به گفته ابن حجر عسقلانی، زمانی از جانب مأمون عباسی (خلافت 198 ـ 218 هـ ) برای مباحثات کلامی به دربار دعوت شد و مأمون او را برادر خود خواند. ابوعبدالرحمان از حامیان و مدافعان استادش شافعی به شمار می رفت و بر اساس روایتی، او نخستین کسی است که مذهب شافعی را در عراق ترویج کرد، اما سرانجام از وی روی گردانده و از پیروان احمد بن ابی دؤاد گردید.3 شافعی با اینکه چشمان کم سویی داشت، اما از صاحب نظران علم حدیث و کلام بود و گفته شده که استادش شافعی دیگران را از مراجعه به احادیث وی منع می کرد، چون معتقد بود که ابوعبدالرحمان دارای اشتباهات و خطاهایی است.4 سبکی نیز از ابوداود سجستانی نقل کرده که وی فردی ممدوح نبوده و از پیروان معتزله است، به علاوه مسائل و احکامی از او نقل شده که مورد قبول نیست.5
تاریخ وفات ابوعبدالرحمان معلوم نیست، اما ذهبی می نویسد: وی در حدود 230 هـ زنده بوده است،6 و در بغداد از دنیا رفت.7 آثار وی عبارت اند از: الاجماع والاختلاف و المقالات فی اصول الفقه.8
پی نوشت ها
[1] ـ تاریخ بغداد 5/200. [2] ــ تاریخ الاسلام 17/428. [3] ــ لسان المیزان 7/76. [4] ــ تاریخ بغداد 5/200. [5] ــ طبقات الشافعیة الکبری 2/65. [6] ــ سیر اعلام النبلاء 10/555. [7] ــ لسان المیزان 7/76. [8] ــ الفهرست (الندیم) 267.*
از اهالی عراق1 و یکی از فقیهان حنفی مذهب بود.2 ظاهراً لقب شروطی به سبب وثیقه نویسی او در خرید و فروش، به او داده شده است.3 الشوط الصغیر، الشوط الکبیر و الوثائق از جمله آثار اوست.4 ابوزید در حدود 200 هـ چشم از جهان فرو بست.5