جلو انداخت. آيا عبدالله بن عباس پسر عباس نبود؟ آيا شريف النسب نبود؟ پس چرا خدمتگزارى در خانه عمر را انتخاب كرد و خادم عمر شد؟ با آنكه عمر از بنى عدى است، و بالاتر اينكه چرا عمر بيگانگان را جزء اصحاب شورا قرار داد ولى عباس را قرار نداد؟ وقتى امام اينها را فرمود آن فرد قانع شد.
به هر حال بايد علم را وسيله كسب فضائل، اخلاق، تقوا و ايمان قرار دهيم تا عزيز باشيم. بعد حضرت فرمودند:
لأن الله عزوجل نعت العلماء فقال {/إِنَّ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذََا يُتْلىََ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقََانِ سُجَّداً `وَ يَقُولُونَ سُبْحََانَ رَبِّنََا إِنْ كََانَ وَعْدُ رَبِّنََا لَمَفْعُولاً `وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقََانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً.[1]/}
وقتى آيات ما بر آنها خوانده مىشود تمام صورت را روى خاك مىگذارند مىگويند: پاك و منزه است (هرگز خلاف وعد نفرمايد) و البته وعدهء (روز ثواب و عقاب) محققاً واقع خواهد شد. به زمين مىافتند و صورتشان را به خاك مىمالند و گريه مىكنند.